…
…
Репост из: کفشهای آهنی
نظر من در مورد مسایل مربوط به فلسطین و اسرائیل و نقش ایران طوریه که نمیتونم خیلی صریح بنویسم اما بنظرم چیزی نیست که بشه تغییرش داد و اصلا برای ما مردم عادی هم اولویت نیست؛
اما نکته قابل تامل برای ما روایتی هست که مخالفان اسراییل از اشغال فلسطین دارن؛ اینکه:
«یهودیها با توجه به قدرت مالیشون ابتدا بخش زیادی از زمینهای فلسطینیها رو خریدن و بعد یک ساختار نظامی تشکیل دادن و با سرنیزه یک دولت درست کردن و بعد با استفاده از زور بقیه زمینهارو اشغال کردن.»
طبق این روایت، پایه و اساس تشکیل یک دولت غاصب، قدرت مالی بوده و اگر این روایت رو بپذیریم اونوقت باید نگران وضعیت امروز ایران باشیم که تحت انفعال نظام سیاسی، یک غارت عظیم سازمانیافته توسط یک جریان اقتصادی واقعا ناشناخته، در کشور جریان داره و این جریان زیر پوست شهر و به پشتوانه پرینتر چاپ پول چنان با ولع به زمینخواری مشغوله که قیمت ملک و زمین سر به فلک کشیده.
یعنی اساس این ماجرا روی پول و زمینه و جالب اینکه بخش اعظمی از زمینهای کشور بدون مالک شخصی و در انحصار دولته و این هم میتونه یک لقمه حاضر و آماده برای اشغالگران باشه.
اگر بنا به هر اتفاقی، نظام حاکم فرو بپاشه و این جریان اقتصادی دستش به سلاح و قدرت سیاسی برسه اونوقت چه چیزی در انتظار ملت ایران خواهد بود؟
شاید بگویید این جریان اقتصادی بخشی از خود مردم ایران هستند و اتفاق خاصی جز شکلگیری یک حکومت جدید نخواهد افتاد.
اما اینطور نیست. جریانی که با فساد و غارت شکل گرفته حالا اگر دستش به قدرت سخت برسه دیگه تن به اقتصادی که مردم در آن مشارکت کنند نخواهد داد و شبیه یک حکومت اشغالگر با مردم و منابع ملی برخورد میکنه، بخصوص اینکه حمایت قدرتهای خارجی را هم داشته باشه.
اگر قدرت سیاسی الان فکری برای این جریان اقتصادی سرطانی نکنه مردم ایران هم مثل فلسطینیها برای دههها گرفتار یک دولت اشغالگر خواهند شد که رها شدن از دستش به این راحتی نیست.
بخاطر همین هست که همیشه به اصلاحات «مدل پینوشه» باور دارم. البته نه کودتا بلکه استفاده از زور از بالا و توسط هسته سخت قدرت، طوری که همه چیز «در یک شبانهروز» به سرانجام برسه.
اما نکته قابل تامل برای ما روایتی هست که مخالفان اسراییل از اشغال فلسطین دارن؛ اینکه:
«یهودیها با توجه به قدرت مالیشون ابتدا بخش زیادی از زمینهای فلسطینیها رو خریدن و بعد یک ساختار نظامی تشکیل دادن و با سرنیزه یک دولت درست کردن و بعد با استفاده از زور بقیه زمینهارو اشغال کردن.»
طبق این روایت، پایه و اساس تشکیل یک دولت غاصب، قدرت مالی بوده و اگر این روایت رو بپذیریم اونوقت باید نگران وضعیت امروز ایران باشیم که تحت انفعال نظام سیاسی، یک غارت عظیم سازمانیافته توسط یک جریان اقتصادی واقعا ناشناخته، در کشور جریان داره و این جریان زیر پوست شهر و به پشتوانه پرینتر چاپ پول چنان با ولع به زمینخواری مشغوله که قیمت ملک و زمین سر به فلک کشیده.
یعنی اساس این ماجرا روی پول و زمینه و جالب اینکه بخش اعظمی از زمینهای کشور بدون مالک شخصی و در انحصار دولته و این هم میتونه یک لقمه حاضر و آماده برای اشغالگران باشه.
اگر بنا به هر اتفاقی، نظام حاکم فرو بپاشه و این جریان اقتصادی دستش به سلاح و قدرت سیاسی برسه اونوقت چه چیزی در انتظار ملت ایران خواهد بود؟
شاید بگویید این جریان اقتصادی بخشی از خود مردم ایران هستند و اتفاق خاصی جز شکلگیری یک حکومت جدید نخواهد افتاد.
اما اینطور نیست. جریانی که با فساد و غارت شکل گرفته حالا اگر دستش به قدرت سخت برسه دیگه تن به اقتصادی که مردم در آن مشارکت کنند نخواهد داد و شبیه یک حکومت اشغالگر با مردم و منابع ملی برخورد میکنه، بخصوص اینکه حمایت قدرتهای خارجی را هم داشته باشه.
اگر قدرت سیاسی الان فکری برای این جریان اقتصادی سرطانی نکنه مردم ایران هم مثل فلسطینیها برای دههها گرفتار یک دولت اشغالگر خواهند شد که رها شدن از دستش به این راحتی نیست.
بخاطر همین هست که همیشه به اصلاحات «مدل پینوشه» باور دارم. البته نه کودتا بلکه استفاده از زور از بالا و توسط هسته سخت قدرت، طوری که همه چیز «در یک شبانهروز» به سرانجام برسه.