.
#بیوه
#پارت165
لینک قسمت اول👇
https://t.me/c/1331640683/47153نگاه از تیله های پر لذت او گرفت و لبش را زیر
دندان کشید و با دندان هایش فشار محکمی به آن
وارد کرد.
سهیل در همان حالت رانندگی کمی به سمت بهار
متمایل شد و با انگشت لبش را از زیر دندان بیرون
کشید وبعد سرجایش قرارگرفت و با اخم به روبرو
خیره شد.
بهار با نگاه خجالتزده ای برگشت و به عقب نگاه
کرد.
آن دوهیچ کدام حواسشان به جلو نبود.
سپیده همانطور از پنجره به بیرون نگاه می کرد و
آرمان هم با فاصله کمی کنارش نشسته بود و خیره
به نیمرخ او پچ پچ میکرد.
نفس آسوده ای کشید و نگاهش به اخم های گره
خورده ی سهیل برخورد کرد.
سهیل همانطور خیره به روبرو بی آنکه مثل قبل
آهسته صحبت کند گفت:
_ از این به بعد حق نداری به داشته های من آسیب
بزنی!
نگاه جدی و اخمویش لحظه ای به لب های های بهار
دوخته شد که کمی گوشه ی لبش متورم شده بود.
آن هم تنها با دقت بسیار بالایی تشخیص داده
میشد.
نگاهش که بالاتر آمد و در نگاه گیج و خوشمزه ی
بهار گره خورد اخم روی پیشانیاش کمرنگ شد اما
از جدیت صدایش کاسته نشد.
_اصل مطلبم مثل این میمونه که یه وسیله ای داشته
باشی اما طبق شرایط ازش استفاده نکنی و این
استفاده نکردنِ دلیل نمیشه روش حساس نباشی
چون به هر حال اون مال توعه افتاد؟!
نتعجب خجالت و نه تعجب هیچکدام باعث نشد
بهار بتواند لبخندش را کنترل کند!
با شلیک خنده ی سپیده سر هر دو به سرعت به
عقب چرخید.
در حقیقت تنها آرمان بیچاره متوجه حرف های سهیل
نشده بود چون سپیده بلا همانطور که نگاهش
معطوف بیرون بود حواسش پی حرفهای آنها بود.
به همین دلیل به آن همه نزدیکی آرمان و پچ پچ
هایش عکسالعملی نشان نمیداد!
از شدت خنده اشک از چشمانش سرازیر شد.
خنده های از ته دلش حتی لب های سهیل را هم
کش آورد.
میان خنده بریده بریده گفت؛
_دَ.. مت.. گرم.. خیلی.. باحال.. بود!..
بهار خجالتزده عرق روی تیر کمرش سرازیر
میشد.
سپیده دست روی شکمش گذاشت و سرش به
سمت شانه متمایل شد.
_آخ خدا دلم.. خدا خیرت بده خیلی وقت بود
اینجوری نخندیده بودم.. یکم دلمون شاد کردی!
آرمان با لبخند ملایمی که از ابتدای خندیدن سپیده
روی لبش نشسته بود و با لذت به او می نگریست
دستش را دراز کرد و موهایی که روی چشمش
ریخته بود را پشت گوشش هدایت کرد.
با این کار نگاه سپیده چرخید و بالاخره روی صورت
او نشست.
هنوز هم لبخند عمیقی روی لبش دیده میشد...
❌ رمان جذاب و ممنوعه #بیوه را هر روز سر ساعت ۱۰ صبح از کانال دنبال کنید.
《☘️
@herbal_magic ☘️》