Репост из: Неизвестно
_ چرا پرده بکارتم رو نمیزنی؟
نگاه مردونش و بهم داد.
_ من و از پشت نمیتونی تحمل کنی؛ دو مین میزارم توش صدای گریه و جیغات هواس بعد به نظرت تحمل داری تو این سن و سال زن شی؟
نیشخندی زدم.
_ برای همین میخوام رابطه کامل داشته باشم که ازین دردا خلاص شم!
با مکث گفت
_ اگه دلت میخواد جر نخوری و درد نکشی از پشت دیگه هر شب نیا تو اتاقم؛ ثانیا زوده برات زن شدن!
خواست بره که بازوی مردونش و چنگ زدم و گفتم:
_ زوده یا دوست نداری به دستای تو زن شم!؟
چنگی بین موهاش زد و گفت:
_ احمق تا همین جاشم به کثافت کشیده شدیم به نظرت بس نیست؟ باید حتما تو لجن غرق بشیم؟!
من پدرتم!
جیغ زدم:
_ تو فقط شوهر مامانمی نه کمتر نه بیشتر!
با تعجب نگاهم کرد که بغضم ترکید و با گریه گفتم:
_ لعنتی من دوست دارم چرا نمیفهمی؟
🔥❌🔥❌🔥❌🔥❌
https://t.me/joinchat/A2bqqsJ0syZhYzA8
با ترس ناخونام و تو بازوش فرو بردم که در گوشم لب زد:
_ درد گرفت گاز بگیر.
هنوز درگیر جملش بودم که بازوش و رو لبم فشرد و به یک باره زیر دلم تیر کشید و از درد ضغف رفتم ...
https://t.me/joinchat/A2bqqsJ0syZhYzA8
نگاه مردونش و بهم داد.
_ من و از پشت نمیتونی تحمل کنی؛ دو مین میزارم توش صدای گریه و جیغات هواس بعد به نظرت تحمل داری تو این سن و سال زن شی؟
نیشخندی زدم.
_ برای همین میخوام رابطه کامل داشته باشم که ازین دردا خلاص شم!
با مکث گفت
_ اگه دلت میخواد جر نخوری و درد نکشی از پشت دیگه هر شب نیا تو اتاقم؛ ثانیا زوده برات زن شدن!
خواست بره که بازوی مردونش و چنگ زدم و گفتم:
_ زوده یا دوست نداری به دستای تو زن شم!؟
چنگی بین موهاش زد و گفت:
_ احمق تا همین جاشم به کثافت کشیده شدیم به نظرت بس نیست؟ باید حتما تو لجن غرق بشیم؟!
من پدرتم!
جیغ زدم:
_ تو فقط شوهر مامانمی نه کمتر نه بیشتر!
با تعجب نگاهم کرد که بغضم ترکید و با گریه گفتم:
_ لعنتی من دوست دارم چرا نمیفهمی؟
🔥❌🔥❌🔥❌🔥❌
https://t.me/joinchat/A2bqqsJ0syZhYzA8
با ترس ناخونام و تو بازوش فرو بردم که در گوشم لب زد:
_ درد گرفت گاز بگیر.
هنوز درگیر جملش بودم که بازوش و رو لبم فشرد و به یک باره زیر دلم تیر کشید و از درد ضغف رفتم ...
https://t.me/joinchat/A2bqqsJ0syZhYzA8