#46
-بله...
خوب بود که جلوی سودا ضایع رفتار نمی کرد البته این عجیب نبود چون اون شماره ی منو نداشت و اصلا نمی دونست که کی پشت خطه.
-اگه می خوای منو ببینی بیا دم در دیگه اونجا نمون.
اینو گفتم و گوشی رو قطع کردم به نظرم انقدر خنگ نبود که متوجه نشه نمی خوام وارد اونجا بشم.
چند دقیقه منتظرش موندم که بالاخره در خونه ی سودا باز شد و سروش بیرون اومد.
به دقت اطراف رو نگاه کرد و نگاهش روی من ثابت موند.
انگار اصلا توقع نداشت که من بیام چون حس می کردم تعجب کرده اما خیلی زود به خودش اومد و به سمتم اومد.
خواستم بهش سلام کنم که دستشو از بازوم گرفت و منو دنبال خودش کشوند.
وارد فضای سبزی شدیم و حسابی از خونه ی سوت فاصله گرفتیم که بالاخره ولم کرد.
عصبی بهش نگاه کردم و گفتم:
این چه کاری بود که کردی؟
واسه چی منو دنبال خودت کشوندی اصلا از جون من وی می خوای مگه نگفتی که خودم اگه خواستم بهت زنگ بزنم؟
-اونجا ممکن بود کسی ما رو ببینه از نظر من که مشکلی نداشت اما ممکن بود برای تو دردسر بشه واسه همین اومدیم اینجا.
در ضمن من عکست رو به رئیسم نشون دادم خیلی ازت خوشش اومد حاضره دو برابر پولی که بهت گفته بودم بهت بده اما همین امروز بری پیشش.
دو برابر اون پول مبلغ زیادی می شد اما چرا باید یه نفر همچین پولی رو می داد؟
-بله...
خوب بود که جلوی سودا ضایع رفتار نمی کرد البته این عجیب نبود چون اون شماره ی منو نداشت و اصلا نمی دونست که کی پشت خطه.
-اگه می خوای منو ببینی بیا دم در دیگه اونجا نمون.
اینو گفتم و گوشی رو قطع کردم به نظرم انقدر خنگ نبود که متوجه نشه نمی خوام وارد اونجا بشم.
چند دقیقه منتظرش موندم که بالاخره در خونه ی سودا باز شد و سروش بیرون اومد.
به دقت اطراف رو نگاه کرد و نگاهش روی من ثابت موند.
انگار اصلا توقع نداشت که من بیام چون حس می کردم تعجب کرده اما خیلی زود به خودش اومد و به سمتم اومد.
خواستم بهش سلام کنم که دستشو از بازوم گرفت و منو دنبال خودش کشوند.
وارد فضای سبزی شدیم و حسابی از خونه ی سوت فاصله گرفتیم که بالاخره ولم کرد.
عصبی بهش نگاه کردم و گفتم:
این چه کاری بود که کردی؟
واسه چی منو دنبال خودت کشوندی اصلا از جون من وی می خوای مگه نگفتی که خودم اگه خواستم بهت زنگ بزنم؟
-اونجا ممکن بود کسی ما رو ببینه از نظر من که مشکلی نداشت اما ممکن بود برای تو دردسر بشه واسه همین اومدیم اینجا.
در ضمن من عکست رو به رئیسم نشون دادم خیلی ازت خوشش اومد حاضره دو برابر پولی که بهت گفته بودم بهت بده اما همین امروز بری پیشش.
دو برابر اون پول مبلغ زیادی می شد اما چرا باید یه نفر همچین پولی رو می داد؟