#عمو_ماساژ
سلام این اتفاق چند وقت پیش برام افتاد و هنوزم من بهش فک میکنم حشری میشم اسمم یلداس و ۲۰ سال سن دارم یه بار ازدواج کردم و جداشدم پردمم ارتجاعیه خیلی خیلیم شهوتیم یه عمو دارم که ۴ سال ازم بزرگتره اسمش محمده باهم تقریبا رابطه صمیمی داریم بقیه هم کاری به کارمون ندارن چون میدونن یبار همو مثل سگ و گربه میزنیم یبار نه بالشت پشت سر هم میزاریم از اونجایی که من عاشق ماساژوری هستم رفتم یه دوره کوتاه یاد گرفتم و روغن ماساژ همیشه داشتم فامیلامون هروقت ماساژ میخاستن من بودم اون روزم عموم چون از سرکار اومده بود خسته بود بهم زنگ زد که برم خونش ماساژش بدم مامانبزرگ و بابابزرگم دوتاشون فوت کردن و فقط همین عموم و عمه ام که ۱۸ سالشه تو خونه هستن اون شبم عمم خونه دوستش بود عموم تنها بود وسایلمو جمع کردم یه تاب و شلوارک پوشیدم رفتم طبقه بالا که عموم و عمه ام خونشون بود به مامانم گفتم شب همونجا میخابم پیش عمو میخایم فیلم ببینیم اوناهم چون دفعه اولم نبود قبول کردن رفتم دیدم عموم بدون لباس با یه شلوارک سر یخچال وایساده چون قفل در خراب بود مجبور بودم قفلش کنم رفتم طرفش زدم پس کلش گفتم بیا بخاب بدو برگشت منو دید گف تو چرا انقد بی فرهنگی گفتم چون به تو رفتم بیا حرف نزن اومد تو اتاق رو تخت یه ملافه انداختم که چرب نشه خوابیدرو تخت منم شروع کردم ماساژ دادن انقد آروم شده بود که فک کردم خوابیده پاشدم نشستم رو کونش و به کارم ادامه دادم وقتی میخاستم خم شم خودمو رو کونش میکشیدم و کصمو میمالوندم بهش دیگه خیس کرده بودم هدفم ماساژ نبود مالوندن کصم به کونش بود بعد گف پاهامم بمال گفتم چشم شلوارکشو درآوردم و پاهاشو از پایین ماساژ دادم تا بالا بعد بهش گفتم عمو برگرد جلوتم ماساژ بدم اونم از خدا خواسته برگشت موقعه ماساژ سینش خیلی تحریک آمیز عمل میکردم دوباره پاشدم نشستم رو رون پاش یه نچ گفتو بعد گفت بلندشو بشین پایین گفتم من اینجوری راحتم تو ناراحتی گف آره گفتم عب نداره نا شو بردار راحت شی دوباره از عمد وقتی میخاستم سرشونشو بمالم خم میشدم که کصم برجستگی کیرشو حس میکرد و لذتم چند برابر میشد کیرش هی داشت بلند تر میشد منم دستامو وقتی رو شکم بی موش میکشیدم تارو کیرش میآوردم خودمم کلم داغ کرده بود با اینکه قبل اینکه بیام بالا تو حموم خالی شده بودم دوباره شهوتی شده بودم از رو پاش پاشدم گفتم عمو شرتت چرب میشه در بیارمش گفت نه ولش کن بحرفش نکردم و در آوردم با دیدنش لب اینمو یه گاز از لذت زدم و گفتم این چرا بیدار شده گفت والا تو کم کخ نریختی روش گفتم نبابا من که هنوز کاری نکردم گف مگه میخای کاری کنی دستمو گزاشتم رو کیرش گفتم نبابا چه کاری جریان خون رو قشنگ زیر دستم حس میکردم عموم بیشتر از من خجالت کشیده بود من که اصلا عین خیالم نبود از بس هوس کیر به کلم زده بود یکم روغن ریختم تو دستم و دستم رو حلقه کیرش کردم و میچرخوندم محمد چشماش بسته بود و نفساش تند شده بود اونم مثل من حالش خراب بود سرمو خم کردم کیرشو کردم دهنم چشماشو باز کرد و گف نکن یلدا گفتم محمد خیلی حالم خرابه میخام کیرتو دیگه هیچی نگفت و منم یه ساک پر تف براش زدم عاشق ساک زدن بودنم مخصوصا که همچین کیری جلو آدم باشه نخوردنش خیلی سخته پاشدم کیرش راس شد کصمو از زیر کیرش جای تخماش تا سر کیرش کشیدم بخاطر خیس بودن کص من و چرب بودن کیرش سُر شده بود آخر لذت بود دیگه یکم که خودم سر دادم رو کیرش خودم کیرشو کردم تو کصم و خم شم لباشو خوردم یکم که من بالا پایین شدم خست شدم محمد دستاشو گرفت زیر کونم و خودش تلمبه میزد خودمو انداختم روش اونم منو خوابوند رو تخت و خودش وایساد تلمبه میزد تو کصم صدای کوبیده شدن بدن لختش با بدن لخت من بالاترین حس لذت بود دستمو گزاشتم رو کصم و مالوندم بودن کیر تو کصم به زودتر ارضاشدنم کمک میکرد و یهو چشمام بسته شد و کصم منقبض شد آبم کیر عموم رو خیس تر کرد بعد محمد یهو از حرکت وایساد و تمام آبش رو تو کصم خالی کرد افتاد روم کیرش هنوز تو کصم بود دستشو گزاشت زیر سرم کنارم به پهلو دراز کشید منو کشید سمت خودش پاشو برداشت گزاشت رو کونم حسابی گردنمو بو کشید بعد دستشو گزاشت رو سینم و مالید صداش زدم چشماشو باز کرد محکم لباشو بوسیدم و گفتم دوباره میخام منو بیشتر به خودش فشار داد دستشو گزاشت رو کونم لای کونمو وا کرد سوراخ کونمو مالوند دستشو از پشت رسوند به کصم و کشید همجاش خودمو انداختم روش و شروع کردم مالوند خودم به محمد کم کم حس کردم کیرش دوباره داره راس میشه محمد منو خوابوند رو تخت با دستمال کصمو پاک کرد و زبوشو گزاشت رو کصم دوتا انگشتاشم کرد تو کصم منم موهاشو گرفته بودم سرشو بیشتر به کصم فشار میدادم سرشو برداشت اومد شکممو بوسید و سینمو کرد دهنش کیرشم با دستش میمالید به کصم و یه ضرب وارد کصم کرد تا صب کلا لخت تو بغل هم بودیم صب هم قبل اینکه بره سرکار با اصرار من یه راند دیگه رفتیم که هم آبش
سلام این اتفاق چند وقت پیش برام افتاد و هنوزم من بهش فک میکنم حشری میشم اسمم یلداس و ۲۰ سال سن دارم یه بار ازدواج کردم و جداشدم پردمم ارتجاعیه خیلی خیلیم شهوتیم یه عمو دارم که ۴ سال ازم بزرگتره اسمش محمده باهم تقریبا رابطه صمیمی داریم بقیه هم کاری به کارمون ندارن چون میدونن یبار همو مثل سگ و گربه میزنیم یبار نه بالشت پشت سر هم میزاریم از اونجایی که من عاشق ماساژوری هستم رفتم یه دوره کوتاه یاد گرفتم و روغن ماساژ همیشه داشتم فامیلامون هروقت ماساژ میخاستن من بودم اون روزم عموم چون از سرکار اومده بود خسته بود بهم زنگ زد که برم خونش ماساژش بدم مامانبزرگ و بابابزرگم دوتاشون فوت کردن و فقط همین عموم و عمه ام که ۱۸ سالشه تو خونه هستن اون شبم عمم خونه دوستش بود عموم تنها بود وسایلمو جمع کردم یه تاب و شلوارک پوشیدم رفتم طبقه بالا که عموم و عمه ام خونشون بود به مامانم گفتم شب همونجا میخابم پیش عمو میخایم فیلم ببینیم اوناهم چون دفعه اولم نبود قبول کردن رفتم دیدم عموم بدون لباس با یه شلوارک سر یخچال وایساده چون قفل در خراب بود مجبور بودم قفلش کنم رفتم طرفش زدم پس کلش گفتم بیا بخاب بدو برگشت منو دید گف تو چرا انقد بی فرهنگی گفتم چون به تو رفتم بیا حرف نزن اومد تو اتاق رو تخت یه ملافه انداختم که چرب نشه خوابیدرو تخت منم شروع کردم ماساژ دادن انقد آروم شده بود که فک کردم خوابیده پاشدم نشستم رو کونش و به کارم ادامه دادم وقتی میخاستم خم شم خودمو رو کونش میکشیدم و کصمو میمالوندم بهش دیگه خیس کرده بودم هدفم ماساژ نبود مالوندن کصم به کونش بود بعد گف پاهامم بمال گفتم چشم شلوارکشو درآوردم و پاهاشو از پایین ماساژ دادم تا بالا بعد بهش گفتم عمو برگرد جلوتم ماساژ بدم اونم از خدا خواسته برگشت موقعه ماساژ سینش خیلی تحریک آمیز عمل میکردم دوباره پاشدم نشستم رو رون پاش یه نچ گفتو بعد گفت بلندشو بشین پایین گفتم من اینجوری راحتم تو ناراحتی گف آره گفتم عب نداره نا شو بردار راحت شی دوباره از عمد وقتی میخاستم سرشونشو بمالم خم میشدم که کصم برجستگی کیرشو حس میکرد و لذتم چند برابر میشد کیرش هی داشت بلند تر میشد منم دستامو وقتی رو شکم بی موش میکشیدم تارو کیرش میآوردم خودمم کلم داغ کرده بود با اینکه قبل اینکه بیام بالا تو حموم خالی شده بودم دوباره شهوتی شده بودم از رو پاش پاشدم گفتم عمو شرتت چرب میشه در بیارمش گفت نه ولش کن بحرفش نکردم و در آوردم با دیدنش لب اینمو یه گاز از لذت زدم و گفتم این چرا بیدار شده گفت والا تو کم کخ نریختی روش گفتم نبابا من که هنوز کاری نکردم گف مگه میخای کاری کنی دستمو گزاشتم رو کیرش گفتم نبابا چه کاری جریان خون رو قشنگ زیر دستم حس میکردم عموم بیشتر از من خجالت کشیده بود من که اصلا عین خیالم نبود از بس هوس کیر به کلم زده بود یکم روغن ریختم تو دستم و دستم رو حلقه کیرش کردم و میچرخوندم محمد چشماش بسته بود و نفساش تند شده بود اونم مثل من حالش خراب بود سرمو خم کردم کیرشو کردم دهنم چشماشو باز کرد و گف نکن یلدا گفتم محمد خیلی حالم خرابه میخام کیرتو دیگه هیچی نگفت و منم یه ساک پر تف براش زدم عاشق ساک زدن بودنم مخصوصا که همچین کیری جلو آدم باشه نخوردنش خیلی سخته پاشدم کیرش راس شد کصمو از زیر کیرش جای تخماش تا سر کیرش کشیدم بخاطر خیس بودن کص من و چرب بودن کیرش سُر شده بود آخر لذت بود دیگه یکم که خودم سر دادم رو کیرش خودم کیرشو کردم تو کصم و خم شم لباشو خوردم یکم که من بالا پایین شدم خست شدم محمد دستاشو گرفت زیر کونم و خودش تلمبه میزد خودمو انداختم روش اونم منو خوابوند رو تخت و خودش وایساد تلمبه میزد تو کصم صدای کوبیده شدن بدن لختش با بدن لخت من بالاترین حس لذت بود دستمو گزاشتم رو کصم و مالوندم بودن کیر تو کصم به زودتر ارضاشدنم کمک میکرد و یهو چشمام بسته شد و کصم منقبض شد آبم کیر عموم رو خیس تر کرد بعد محمد یهو از حرکت وایساد و تمام آبش رو تو کصم خالی کرد افتاد روم کیرش هنوز تو کصم بود دستشو گزاشت زیر سرم کنارم به پهلو دراز کشید منو کشید سمت خودش پاشو برداشت گزاشت رو کونم حسابی گردنمو بو کشید بعد دستشو گزاشت رو سینم و مالید صداش زدم چشماشو باز کرد محکم لباشو بوسیدم و گفتم دوباره میخام منو بیشتر به خودش فشار داد دستشو گزاشت رو کونم لای کونمو وا کرد سوراخ کونمو مالوند دستشو از پشت رسوند به کصم و کشید همجاش خودمو انداختم روش و شروع کردم مالوند خودم به محمد کم کم حس کردم کیرش دوباره داره راس میشه محمد منو خوابوند رو تخت با دستمال کصمو پاک کرد و زبوشو گزاشت رو کصم دوتا انگشتاشم کرد تو کصم منم موهاشو گرفته بودم سرشو بیشتر به کصم فشار میدادم سرشو برداشت اومد شکممو بوسید و سینمو کرد دهنش کیرشم با دستش میمالید به کصم و یه ضرب وارد کصم کرد تا صب کلا لخت تو بغل هم بودیم صب هم قبل اینکه بره سرکار با اصرار من یه راند دیگه رفتیم که هم آبش