Репост из: Hot❤️🔥
عیارسنج لوکاس.pdf
🎁فروش رمان " لوکاس " 🎁
🧛جلد ششم از مجموعه خوناشامان آمریکا
✨مترجم : شنتیا
💸قیمت : ۵۰ تومان
من لوکاس پسر رافائل خون آشام بخاطر انتقام پا تو مسیری گذاشتم که وقتی یه دختر جذاب چشم آبی با موهای بلوند رو دیدم تصمیم گرفتم یکم باهاش بازی کنم دختری که مامور نمونه فدراله بدنبال برادرش به شهر من اومده بود!
حالا طوری میخامش که دارم مردمم رو به خطر میندازم....
🔥باید میدونست پا تو چه خطری گذاشته اونم وقتی وارده منطقه من میشه.🔥
✨کاترین به خاطر تاریکی، صورتش رو روی بازوی لوکاس قرارداد. اونا در یک زیرزمین گیر افتاده بودند، سه طبقه خاک، سنگ و فلز بالای سرشون بود،
لوکاس دهنش رو از روی مچ دستش برداشت، نیشهاش بدون درد از رگ او جداشدند. زخم هاش رو لیسید و بوسه دیگه ای روی مچ دستش گذاشت، اما دستشو رها نکرد. او با قاطعیت گفت« متشکرم، کاترین. » کاترین سرشو تکون داد. اما نمی تونست بهش نگاه کنه.
بیش از حد خجالت می کشید. لوکاس بهش گفت «کتی مال منی. »
کاترین گفت «چی؟ »
لوکاس گفت«به من نگاه کن. » کاترین فقط چشماش رو در حد یک نگاه بلند کرد و بعد به پایین نگاه کرد.✨
آیدی ادمین فروش
@rainstreetw
🧛جلد ششم از مجموعه خوناشامان آمریکا
✨مترجم : شنتیا
💸قیمت : ۵۰ تومان
من لوکاس پسر رافائل خون آشام بخاطر انتقام پا تو مسیری گذاشتم که وقتی یه دختر جذاب چشم آبی با موهای بلوند رو دیدم تصمیم گرفتم یکم باهاش بازی کنم دختری که مامور نمونه فدراله بدنبال برادرش به شهر من اومده بود!
حالا طوری میخامش که دارم مردمم رو به خطر میندازم....
🔥باید میدونست پا تو چه خطری گذاشته اونم وقتی وارده منطقه من میشه.🔥
✨کاترین به خاطر تاریکی، صورتش رو روی بازوی لوکاس قرارداد. اونا در یک زیرزمین گیر افتاده بودند، سه طبقه خاک، سنگ و فلز بالای سرشون بود،
لوکاس دهنش رو از روی مچ دستش برداشت، نیشهاش بدون درد از رگ او جداشدند. زخم هاش رو لیسید و بوسه دیگه ای روی مچ دستش گذاشت، اما دستشو رها نکرد. او با قاطعیت گفت« متشکرم، کاترین. » کاترین سرشو تکون داد. اما نمی تونست بهش نگاه کنه.
بیش از حد خجالت می کشید. لوکاس بهش گفت «کتی مال منی. »
کاترین گفت «چی؟ »
لوکاس گفت«به من نگاه کن. » کاترین فقط چشماش رو در حد یک نگاه بلند کرد و بعد به پایین نگاه کرد.✨
آیدی ادمین فروش
@rainstreetw