#درسی_مهم_از_استاد_ذن 💫
روزی از روزها استاد ذنی بود که همه به او احترام می گذاشتند،
اما او هیچ آموزه ای برای تعلیم نداشت.
او همواره کیسه بزرگی را بر دوش خود حمل می کرد که درونش چیزهای زیادی بود، یکی از این چیزها شیرینی بود.
به هر شهر و روستایی که می رسید،
کودکان دور او جمع می شدند و او شیرینی ها را بین آنها پخش می کرد و می رفت.
مردم از او می خواستند چیزی به آنها بیاموزد اما او خنده کنان به راه خود ادامه می داد.
روزی مردی که استاد ذن شناخته شده و مشهوری بود برای ملاقات با وی آمد.
او می خواست بداند که این مرد با کیسه،
واقعا در مسیر ذن قرار دارد یا خیر.
از او پرسید؛ " ذن چیست؟"
مرد بلافاصله کیسه اش را انداخت و راست ایستاد.
سپس او پرسید؛ " هدف از ذن چیست؟"
مرد کیسه را برداشت،
بر روی دوشش گذاشت و رفت.
زمانی که می خواهید چیزی از " ذن " را بدست آورید باید آنچه دارید را بیندازید و سبکبار شوید،
هر آن چه را در مسیرتان قرار دارد را کنار بزنید، آزاد و رها بایستید.
این امر مسئله مهمی است.
با گران باری هرگز این مهم ممکن نمی شود.
روزی از روزها استاد ذنی بود که همه به او احترام می گذاشتند،
اما او هیچ آموزه ای برای تعلیم نداشت.
او همواره کیسه بزرگی را بر دوش خود حمل می کرد که درونش چیزهای زیادی بود، یکی از این چیزها شیرینی بود.
به هر شهر و روستایی که می رسید،
کودکان دور او جمع می شدند و او شیرینی ها را بین آنها پخش می کرد و می رفت.
مردم از او می خواستند چیزی به آنها بیاموزد اما او خنده کنان به راه خود ادامه می داد.
روزی مردی که استاد ذن شناخته شده و مشهوری بود برای ملاقات با وی آمد.
او می خواست بداند که این مرد با کیسه،
واقعا در مسیر ذن قرار دارد یا خیر.
از او پرسید؛ " ذن چیست؟"
مرد بلافاصله کیسه اش را انداخت و راست ایستاد.
سپس او پرسید؛ " هدف از ذن چیست؟"
مرد کیسه را برداشت،
بر روی دوشش گذاشت و رفت.
زمانی که می خواهید چیزی از " ذن " را بدست آورید باید آنچه دارید را بیندازید و سبکبار شوید،
هر آن چه را در مسیرتان قرار دارد را کنار بزنید، آزاد و رها بایستید.
این امر مسئله مهمی است.
با گران باری هرگز این مهم ممکن نمی شود.