پرونده شب >>

ماجرا برگرفته از پرونده واقعی مشاوره اخیر هست

شروع :

قبل از ازدواج همه چی خوب بود، درست مثل فیلما. ولی بعد از عقد، زندگی سارا کلاً عوض شد. مردی که یه زمانی عاشقانه بهش قول می‌داد، حالا دیگه محبت تو چشماش نبود. تنش، دعوا، و حتی دست بزن… هر روز بیشتر از دیروز.

سارا دیگه چاره‌ای نداشت، تصمیم گرفت درخواست طلاق عسر و حرج بده. بهش گفتن اگه ۲۰۰ سکه از مهریه‌شو بذل کنه، شاید کارش زودتر پیش بره. اونم قبول کرد و سکه‌ها رو بخشید.

ولی مشکل اصلی از اینجا شروع شد. سارا هیچ‌وقت تو عقدنامه، «وکالت در طلاق» نگرفته بود و حالا که بهش نیاز داشت، دستش خالی بود. نه «عسر و حرج» رو درست و حسابی اثبات کرد، نه هیچ‌کدوم از اون کلمات قدرتمند رو توی دادخواستش داشت. دادگاه هم رأی رو به نفعش نداد.

سارا مثل خیلی های دیگه با. تصورات غلط و با آگاهی کم بزرگ شده بود !
تصور غلط اینکه مهرم حلال جونم آزاد …
اما اگر حلال ِ حلال هم باشه بازم ارتباطی به مهریه نداره و حتی اگر با بخشش «دقیقا عبارت وکالت در طلاق » رو نگیرین بازهم توی یک قایق نجات نشستین که تهش سوراخ ِ

این پرونده، پرونده خیلی از دختراس که بدون اینکه حقوقشون رو بشناسن وارد زندگی مشترک می‌شن. اگه می‌خوای مسیر زندگیت رو با قدرت ادامه بدی، حواست باشه: آگاهی، ابزار و کلمات درست همیشه کنارتن.


برای اینکه موفق باشی باید حقوق تو بلد باشی
و دوم بدونی از چه مسیر و چه کلماتی باید بگیری


#وکیل_شیم #آگاهی #قدرت #مهریه #طلاق