سوگیریهای شناختی
سوگیری یعنی قضاوت یا استدلالی که از قواعد پذیرفته شده پیروی نمی کند. مثلا از پشتوانه منطقی و شواهد کافی برخوردار نیست.
سوگیریهای شناختی بسیار متنوع اند. برخی از مهمترین آنها عبارتند از: سوگیری توجه (محدودیت توجه)، تصدیق، آشنایی، بافتار، احساس، همدلی، وضع موجود، طرحواره، سرمایه گذاری نادرست، صورت بندی، تعهد، اثر معکوس، قدرت، اعتماد به نفس کاذب، مراجع فکری و خطرگریزی/پذیری.
این سوگیریها جدا از هم نیستند بلکه بسیاری از آنها پیوند نزدیکی با هم دارند و هر سوگیری می تواند سوگیریهای دیگری به دنبال داشته باشد. لذا آنها را نباید به عنوان مفاهیمی مجزا دید.
1- سوگیری توجهAttention Bias: در سوگیری توجه فرد به یک دسته از اطلاعات توجه بیشتری می نماید تا دسته ای دیگر. در شرایط خطر و تهدید تمامی توجه فرد یا گروه بر تهدید/خطر متمرکز می شود. البته همین خطا در هنگام فرصت نیز ممکن است رخ دهد. به این معنی که تمامی توجه فرد بر مزایا و منافع یک گزینه باشد به گونه ای که از توجه به خطرات و عواقب منفی آن خودداری نماید.
این سوگیری بر تصمیمات مربوط به سیاست خارجی می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. برای مثل یک حادثه ای مثل یک حادثه تروریستی یا خرابکاری در کشور شما اتفاق افتاده است و شما یک "دشمن" دارید. توجهات افراد به سرعت متوجه "دشمن" از پیش تعریف شده می شود. ممکن است این توجه درست باشد اما ممکن است هم نباشد. در حادثه هدف گیری هواپیمای مسافربری در ابتدا باورکردنی نبود که این حادثه توسط پدافند خودی صورت گرفته باشد. دلایل بسیار زیادی در رد این فرضیه ذکر می شد اما متاسفانه واقعیت چیز دیگری بود . البته خود آن تصمیم نیز به نظر می رسد از سوگیریهای شناختی ناشی شده بود. احتمالا توجه افرادی که تصمیم به شللیک می گیرند چنان بر "خطر حمله دشمن" متمرکز است که گزینه های دیگر را مد نظر قرار نمی دهند.
در آمریکا و اروپا نیز سوگیری توجه به کرات مشاهده شده است. در این کشورها به محض وقوع هر حادثه تروریستی انگشت اتهام به سمت گروههای اسلامی نشانه می رود. مدتها القاعده متهم درجه یک همه رویدادها بود و سپس داعش جای آنرا گرفت. در حالی که برخی از این حوادث تروریستی ریشه داخلی داشت و توسط گروههای دست راستی در داخل این کشورها رخ داده بود. پیش از آن یکی از دلایل موفقیت القاعده در نفوذ در آمریکا این بود که توجه اصلی سرویسهای اطلاعاتی بر ایران و گروههای وابسته با تمرکز داشت. این در حالی بود که عمده اقدامات خشونت آمیز توسط گروههایی می گرفت که ریشه در درون متحدین آمریکا در خاورمیانه داشتند.
این سوگیری بسیار می تواند مورد سوء استفاده سرویسهای خارجی و گروههای تروریستی قرار گیرد. زمانی که تصمیم گیرندگان کاملا متوجه یک عامل دیگری هستند، آنها می توانند دست به خرابکاری بزنند و یا با توجه به اینکه مثلا در یک کشور عمده توجهات متوجه شهروندان کشور x است، از شهروندان کشور z برای خرابکاری استفاده نمایند.
سوگیری توجه در هنگام خطر تا حدی نیز طبیعی به نظر می رسد. برای پرهیز از پیامدهای ناخواسته چنین محدودیتهایی، شاید لازم باشد در هنگام خطر، علاوه بر افرادی که مسئول تمرکز بر آن خطر/تهدید هستند، افراد دیگری نیز وجود داشته باشند که موضوع را فراتر از آن ببینند تا بتوانند تا حدی از خطاهای تصمیم گیری در شرایط حساس بکاهند. این موضوع در خصوص تصمیماتی که بر فرصتها و منافع متمرکز است نیز صادق است. یعنی باید افرادی باشند که بتوانند به عواقب ناخواسته و یا تبعات منفی یک تصمیم بیشتر توجه کنند.
سوگیری یعنی قضاوت یا استدلالی که از قواعد پذیرفته شده پیروی نمی کند. مثلا از پشتوانه منطقی و شواهد کافی برخوردار نیست.
سوگیریهای شناختی بسیار متنوع اند. برخی از مهمترین آنها عبارتند از: سوگیری توجه (محدودیت توجه)، تصدیق، آشنایی، بافتار، احساس، همدلی، وضع موجود، طرحواره، سرمایه گذاری نادرست، صورت بندی، تعهد، اثر معکوس، قدرت، اعتماد به نفس کاذب، مراجع فکری و خطرگریزی/پذیری.
این سوگیریها جدا از هم نیستند بلکه بسیاری از آنها پیوند نزدیکی با هم دارند و هر سوگیری می تواند سوگیریهای دیگری به دنبال داشته باشد. لذا آنها را نباید به عنوان مفاهیمی مجزا دید.
1- سوگیری توجهAttention Bias: در سوگیری توجه فرد به یک دسته از اطلاعات توجه بیشتری می نماید تا دسته ای دیگر. در شرایط خطر و تهدید تمامی توجه فرد یا گروه بر تهدید/خطر متمرکز می شود. البته همین خطا در هنگام فرصت نیز ممکن است رخ دهد. به این معنی که تمامی توجه فرد بر مزایا و منافع یک گزینه باشد به گونه ای که از توجه به خطرات و عواقب منفی آن خودداری نماید.
این سوگیری بر تصمیمات مربوط به سیاست خارجی می تواند بسیار تاثیر گذار باشد. برای مثل یک حادثه ای مثل یک حادثه تروریستی یا خرابکاری در کشور شما اتفاق افتاده است و شما یک "دشمن" دارید. توجهات افراد به سرعت متوجه "دشمن" از پیش تعریف شده می شود. ممکن است این توجه درست باشد اما ممکن است هم نباشد. در حادثه هدف گیری هواپیمای مسافربری در ابتدا باورکردنی نبود که این حادثه توسط پدافند خودی صورت گرفته باشد. دلایل بسیار زیادی در رد این فرضیه ذکر می شد اما متاسفانه واقعیت چیز دیگری بود . البته خود آن تصمیم نیز به نظر می رسد از سوگیریهای شناختی ناشی شده بود. احتمالا توجه افرادی که تصمیم به شللیک می گیرند چنان بر "خطر حمله دشمن" متمرکز است که گزینه های دیگر را مد نظر قرار نمی دهند.
در آمریکا و اروپا نیز سوگیری توجه به کرات مشاهده شده است. در این کشورها به محض وقوع هر حادثه تروریستی انگشت اتهام به سمت گروههای اسلامی نشانه می رود. مدتها القاعده متهم درجه یک همه رویدادها بود و سپس داعش جای آنرا گرفت. در حالی که برخی از این حوادث تروریستی ریشه داخلی داشت و توسط گروههای دست راستی در داخل این کشورها رخ داده بود. پیش از آن یکی از دلایل موفقیت القاعده در نفوذ در آمریکا این بود که توجه اصلی سرویسهای اطلاعاتی بر ایران و گروههای وابسته با تمرکز داشت. این در حالی بود که عمده اقدامات خشونت آمیز توسط گروههایی می گرفت که ریشه در درون متحدین آمریکا در خاورمیانه داشتند.
این سوگیری بسیار می تواند مورد سوء استفاده سرویسهای خارجی و گروههای تروریستی قرار گیرد. زمانی که تصمیم گیرندگان کاملا متوجه یک عامل دیگری هستند، آنها می توانند دست به خرابکاری بزنند و یا با توجه به اینکه مثلا در یک کشور عمده توجهات متوجه شهروندان کشور x است، از شهروندان کشور z برای خرابکاری استفاده نمایند.
سوگیری توجه در هنگام خطر تا حدی نیز طبیعی به نظر می رسد. برای پرهیز از پیامدهای ناخواسته چنین محدودیتهایی، شاید لازم باشد در هنگام خطر، علاوه بر افرادی که مسئول تمرکز بر آن خطر/تهدید هستند، افراد دیگری نیز وجود داشته باشند که موضوع را فراتر از آن ببینند تا بتوانند تا حدی از خطاهای تصمیم گیری در شرایط حساس بکاهند. این موضوع در خصوص تصمیماتی که بر فرصتها و منافع متمرکز است نیز صادق است. یعنی باید افرادی باشند که بتوانند به عواقب ناخواسته و یا تبعات منفی یک تصمیم بیشتر توجه کنند.