بسمه تعالی
جوابیه :
✍️یکی از مریدان علامه طهرانی بدون کمترین بضاعت در ادبیات و علوم انسانی ، به زعم خویش در مقام توجیه از گاف بزرگ علامه طهرانی در انتساب بیت ( چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ) به فردوسی علیه الرحمه ، 👈در صورتیکه بیت مزبور از اسدی طوسی است 👉، ناشیانه جوابیه ای را مطرح نموده که در نزد ارباب تحقیق ، به منزله عذر بدتر از گناه تلقی شده و بیش از پیش بر طبل رسوائی صوفیان لاله زاری کوبیده است . دکتر شریعتی می گوید : برای کوبیدن یک شخص یا یک حقیقت ، نیاز نیست که به آن خوب حمله کنی ، بلکه کافی است از آن بد دفاع نمائی 🔥
لذا این دفاعیه بد که قطعا با صرفِ تمامِ بضاعتِ نداشته اتاقِ فکرِ صوفیانِ لاله زاری تهیه شده را به فال نیک گرفته و هر چند سطحی بودن و مغالطه آمیزی آن نیاز به پاسخ ندارد لیکن برای تنویر اذهان در مقام پاسخ به دفاعیه مزبور ذیلا معروض می دارم :
1- در بند یکم ، لب کلام مرید بی چاره این است که علامه طهرانی با فرض اینکه سراینده مصرع مزبور ( چه فرمان یزدان، چه فرمان شاه ) فردوسی است ، اصل اشکال و نقد خود را معطوف به محتوای مصرع مزبور نموده و هیچ گاه قصد حمله به فردوسی را نداشته است 😳
پاسخ :
الف )اتفاقا بر خلاف ادعای شما ، نقد علامه طهرانی بیش از آنکه متوجه به محتوای بیت مزبور باشد ، بیشتر متوجه نقد و حمله به سراینده آن است ، لذا صرفا ایشان به نقد هرمنوتیک بیت نپرداخته بلکه فراتر از آن ، شاعر سراینده آن که بزعم باطل ایشان فردوسی است را مورد حملات ناجوانمردانه و غیر منصفانه قرار داده و تصریح می کند که فردوسی در صدد ترویج افکار زرتشتی و مشرکانه ثنویه بوده و در مقابل این غلطکاری هائى که نموده است، و این خلط و خبط هائى که آورده ، در موقف عرصات قیامت در پیشگاه عدل پروردگار وقوف دارد .
ب ) اینکه علامه طهرانی فرض را بر این این گذاشته که سراینده مصرع مذکور فردوسی است ، اتفاقا محل اصلی نزاع و اشکال اصلی همین است . زیرا اقتضای نقد عالمانه و منصفانه و محققانه این بود که علامه طهرانی ابتدا بررسی می کرد سراینده بیت موصوف کیست ، آنگاه نفیا یا اثباتا ، له یا علیه او موضعگیری می کرد ، نه اینکه رجماً بالغیب آن را به شخصی مانند ( فردوسی که به قول خودش شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام بوده ) نسبت داده و سپس وی را برای حرفی که نزده و شعری که هرگز نسروده ، تا سر حد مروج افکار مشرکانه و ... متهم نماید .
2 ) مرید بی چاره مدعی است که فردوسی قطعا شیعه و محب اهل بیت ( علیهم السلام ) بوده بنابراین، 👈انتساب اشعار مخالف با آموزههای اسلامی به فردوسی، تحریف واقعیت است👉...
پاسخ : مرحبا به ناصرنا 👏
مرید بی چاره با این اعتراف ، تیر خلاص را به مراد خویش زده و یحتمل با این سخن باید از سوی اتاق فکر جریان لاله زاری منتظر عواقب دفاع ناشیانه و بد خویش از علامه طهرانی باشد 🔥
👈اولا این اعتراف شما خط بطلانی است بر تمام نقدهای مرادتان ( علامه طهرانی ) به فردوسی علیه الرحمه ، زیرا ایشان ابیاتی را از فردوسی مورد نقد قرار داده که به زعم وی مغایر با آموزه های اسلامی است ، حال آنکه آن ابیات اصلا از فردوسی نیست ، ضمنا تمام اشکال این است که اگر علامه طهرانی کمترین شناختی از فردوسی و افکار بلند و حکیمانه وی داشت ، هرگز با شنیدن آن مصرع کذائی ( چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ) ، آن را به فردوسی نسبت نمی داد و این حکیم الهی ( به قول مقام معظم رهبری ) را مروج افکار ثنویه قلمداد نمی کرد .
3 ) مرید بی چاره می گوید : نقد ایشان ( علامه طهرانی ) صرفاً در مورد برخی از اشعار خاص بوده است که آن هم بهصورت دقیق و علمی صورت گرفته است.
پاسخ : نقد علامه طهرانی به فردوسی درباره شعر ( چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ) نه علمی است و نه دقیق ، بلکه کاملا بی ربط است زیرا همانطوریکه خاطر نشان شد سراینده بیت مزبور اصلا فردوسی نیست لذا نقد ایشان نسبت به فردوسی سالبه بانتفاء موضوع است .
گویا در لغت نامه و فرهنگ تصوف لاله زاری ( جلد یکم صفحه 110 فصل اراجیف الاقطاب ) ، کسی را بخاطر حرفی که اصلا نزده محاکمه کردن و سخن فردی را به شخص دیگر نسبت دادن ، نقد دقیق و علمی محسوب می گردد ⁉️😁
4- سئوال ما از مرید بی چاره که تصریح به تشیع و محب اهل بیت (علیهم السلام ) بودن فردوسی علیه الرحمه می نماید ، این است :
علامه طهرانی با کدام منطق و مستند شرعی ، دیگران را از زیارت قبر فردوسی علیه الرحمه که به اذعان شما شیعه و محب اهل بیت (ع) بوده ، منع می کرده ؟ و حتی مدعی بوده که اگر کسی به زیارت قبر فردوسی برود ، زیارتش از امام رضا علیه السلام مقبول نخواهد بود .🔥😳
👈آیا باز هم می توانید مدعی باشید که علامه طهرانی فقط سخنان فردوسی را از لحاظ محتوی و مفهوم نقد می کرده و هرگز وی را مورد حمله قرار نمی داده ⁉️
🛑👈ادامه در صفحه بعد 👇👇👇
جوابیه :
✍️یکی از مریدان علامه طهرانی بدون کمترین بضاعت در ادبیات و علوم انسانی ، به زعم خویش در مقام توجیه از گاف بزرگ علامه طهرانی در انتساب بیت ( چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ) به فردوسی علیه الرحمه ، 👈در صورتیکه بیت مزبور از اسدی طوسی است 👉، ناشیانه جوابیه ای را مطرح نموده که در نزد ارباب تحقیق ، به منزله عذر بدتر از گناه تلقی شده و بیش از پیش بر طبل رسوائی صوفیان لاله زاری کوبیده است . دکتر شریعتی می گوید : برای کوبیدن یک شخص یا یک حقیقت ، نیاز نیست که به آن خوب حمله کنی ، بلکه کافی است از آن بد دفاع نمائی 🔥
لذا این دفاعیه بد که قطعا با صرفِ تمامِ بضاعتِ نداشته اتاقِ فکرِ صوفیانِ لاله زاری تهیه شده را به فال نیک گرفته و هر چند سطحی بودن و مغالطه آمیزی آن نیاز به پاسخ ندارد لیکن برای تنویر اذهان در مقام پاسخ به دفاعیه مزبور ذیلا معروض می دارم :
1- در بند یکم ، لب کلام مرید بی چاره این است که علامه طهرانی با فرض اینکه سراینده مصرع مزبور ( چه فرمان یزدان، چه فرمان شاه ) فردوسی است ، اصل اشکال و نقد خود را معطوف به محتوای مصرع مزبور نموده و هیچ گاه قصد حمله به فردوسی را نداشته است 😳
پاسخ :
الف )اتفاقا بر خلاف ادعای شما ، نقد علامه طهرانی بیش از آنکه متوجه به محتوای بیت مزبور باشد ، بیشتر متوجه نقد و حمله به سراینده آن است ، لذا صرفا ایشان به نقد هرمنوتیک بیت نپرداخته بلکه فراتر از آن ، شاعر سراینده آن که بزعم باطل ایشان فردوسی است را مورد حملات ناجوانمردانه و غیر منصفانه قرار داده و تصریح می کند که فردوسی در صدد ترویج افکار زرتشتی و مشرکانه ثنویه بوده و در مقابل این غلطکاری هائى که نموده است، و این خلط و خبط هائى که آورده ، در موقف عرصات قیامت در پیشگاه عدل پروردگار وقوف دارد .
ب ) اینکه علامه طهرانی فرض را بر این این گذاشته که سراینده مصرع مذکور فردوسی است ، اتفاقا محل اصلی نزاع و اشکال اصلی همین است . زیرا اقتضای نقد عالمانه و منصفانه و محققانه این بود که علامه طهرانی ابتدا بررسی می کرد سراینده بیت موصوف کیست ، آنگاه نفیا یا اثباتا ، له یا علیه او موضعگیری می کرد ، نه اینکه رجماً بالغیب آن را به شخصی مانند ( فردوسی که به قول خودش شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام بوده ) نسبت داده و سپس وی را برای حرفی که نزده و شعری که هرگز نسروده ، تا سر حد مروج افکار مشرکانه و ... متهم نماید .
2 ) مرید بی چاره مدعی است که فردوسی قطعا شیعه و محب اهل بیت ( علیهم السلام ) بوده بنابراین، 👈انتساب اشعار مخالف با آموزههای اسلامی به فردوسی، تحریف واقعیت است👉...
پاسخ : مرحبا به ناصرنا 👏
مرید بی چاره با این اعتراف ، تیر خلاص را به مراد خویش زده و یحتمل با این سخن باید از سوی اتاق فکر جریان لاله زاری منتظر عواقب دفاع ناشیانه و بد خویش از علامه طهرانی باشد 🔥
👈اولا این اعتراف شما خط بطلانی است بر تمام نقدهای مرادتان ( علامه طهرانی ) به فردوسی علیه الرحمه ، زیرا ایشان ابیاتی را از فردوسی مورد نقد قرار داده که به زعم وی مغایر با آموزه های اسلامی است ، حال آنکه آن ابیات اصلا از فردوسی نیست ، ضمنا تمام اشکال این است که اگر علامه طهرانی کمترین شناختی از فردوسی و افکار بلند و حکیمانه وی داشت ، هرگز با شنیدن آن مصرع کذائی ( چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ) ، آن را به فردوسی نسبت نمی داد و این حکیم الهی ( به قول مقام معظم رهبری ) را مروج افکار ثنویه قلمداد نمی کرد .
3 ) مرید بی چاره می گوید : نقد ایشان ( علامه طهرانی ) صرفاً در مورد برخی از اشعار خاص بوده است که آن هم بهصورت دقیق و علمی صورت گرفته است.
پاسخ : نقد علامه طهرانی به فردوسی درباره شعر ( چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ) نه علمی است و نه دقیق ، بلکه کاملا بی ربط است زیرا همانطوریکه خاطر نشان شد سراینده بیت مزبور اصلا فردوسی نیست لذا نقد ایشان نسبت به فردوسی سالبه بانتفاء موضوع است .
گویا در لغت نامه و فرهنگ تصوف لاله زاری ( جلد یکم صفحه 110 فصل اراجیف الاقطاب ) ، کسی را بخاطر حرفی که اصلا نزده محاکمه کردن و سخن فردی را به شخص دیگر نسبت دادن ، نقد دقیق و علمی محسوب می گردد ⁉️😁
4- سئوال ما از مرید بی چاره که تصریح به تشیع و محب اهل بیت (علیهم السلام ) بودن فردوسی علیه الرحمه می نماید ، این است :
علامه طهرانی با کدام منطق و مستند شرعی ، دیگران را از زیارت قبر فردوسی علیه الرحمه که به اذعان شما شیعه و محب اهل بیت (ع) بوده ، منع می کرده ؟ و حتی مدعی بوده که اگر کسی به زیارت قبر فردوسی برود ، زیارتش از امام رضا علیه السلام مقبول نخواهد بود .🔥😳
👈آیا باز هم می توانید مدعی باشید که علامه طهرانی فقط سخنان فردوسی را از لحاظ محتوی و مفهوم نقد می کرده و هرگز وی را مورد حمله قرار نمی داده ⁉️
🛑👈ادامه در صفحه بعد 👇👇👇