روزی دروغ به حقیقت گفت مایلی با هم به دریا برویم و شنا کنیم؟ حقیقت پذیرفت. آنها با هم به کنار دریا رفتند.
وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد و به دریا رفت.
دروغ از فرصت استفاده کرد و لباسهای او را پوشید و رفت. از آن روز به بعد همیشه حقیقت عریان و زشت است اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود!!
.
وقتی به ساحل رسیدند حقیقت لباسهایش را در آورد و به دریا رفت.
دروغ از فرصت استفاده کرد و لباسهای او را پوشید و رفت. از آن روز به بعد همیشه حقیقت عریان و زشت است اما دروغ در لباس حقیقت با ظاهری آراسته نمایان میشود!!
.