پیام شادباش دانشآموختگان لیبرال ایران به ایرانیان میهندوست
خبر کشتهشدن قاسم سلیمانی، مرهم کوچکی بود بر دلهای عزاداران آبان ۹۸. عزادارانی که در آبان ۹۸، جوانان خود را با اصابت گلولههایی از دسترفته دیدند که شقاوت شقیترین انسانها، از گونه قاسم سلیمانی آن را شلیک کرده بود.
قاسم سلیمانی نه فقط در جانباختن جوانان میهن، که در قتل هزاران سوری نیز دست داشت. او در به خاکوخون کشیدهشدن انقلاب ملت سوریه نقش مستقیم داشت و دستانش به خون هزاران کودک سوری آغشته بود؛ بیراه نیست که به او لقب کودککش داده بودند.
سلیمانی برآمده از انقلابی ارتجاعی-تروریستی بود؛ که با کشتهشدن صدها ایرانی در سینمارکس آبادان در تابستان ۵۷، نوای شوم خود را سر داده بود و با صدور خود به کشورهای منطقه، شومی این ارتجاع تروریستی را تا قلب افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و یمن گسترانده بود. انقلابی ارتجاعی-تروریستی که هزاران ایرانی را کشت و میلیونها ایرانی را آواره کرد. فقر را گستراند و قتل جوانان را در ایران تبدیل به پدیدهای عادی کرد.
سلیمانی در نقش سانچو پانزای خامنهای، دستراست او برای تحقق نیات پلید آخرالزمانیاش بود و یاریگر او برای تحقق مدینه مزبلهاش بود. سلیمانی ایرانستیزی انیرانینهاد بود که خبر نداشت در این دنیا، دست بالای دست بسیار است. به تاسی از اربابش خامنهای، و با تکیه بر اوهام خود، رییسجمهور آمریکا را تحقیر و تهدید میکرد و در اشتباهی محاسباتی، گمان میکرد دنیا همیشه به کام آمال تروریستیاش خواهد چرخید. او از سرنوشت اسامه بن لادن و ابوبکر بغدادی درس نگرفته بود.
گروه دانشآموختگان لیبرال ایران خبر مرگ قاسم سلیمانی را به ایرانیان میهندوست شادباش میگوید و به نیروهای سپاه پاسداران و بسیج و هوادارانشان هشدار میدهد که تا دیر نشده از صف حکومت سرکوب جدا شوند و به مردم بپیوندند. در مرگ قاسم سلیمانی اراده رییسجمهور آمریکا نقش داشت ولی در مبارزه با جمهوری اسلامی و نهادهای ضدمیهنی آن، ازجمله سپاه پاسداران و بسیج مستضعفین، این اراده ملت ایران است که نقشی بیبدیل بازی خواهد کرد؛ کوبندهتر از راکتهایی که قاسم سلیمانی را به زبالهدان تاریخ فرستادند.
@Taghato_News
خبر کشتهشدن قاسم سلیمانی، مرهم کوچکی بود بر دلهای عزاداران آبان ۹۸. عزادارانی که در آبان ۹۸، جوانان خود را با اصابت گلولههایی از دسترفته دیدند که شقاوت شقیترین انسانها، از گونه قاسم سلیمانی آن را شلیک کرده بود.
قاسم سلیمانی نه فقط در جانباختن جوانان میهن، که در قتل هزاران سوری نیز دست داشت. او در به خاکوخون کشیدهشدن انقلاب ملت سوریه نقش مستقیم داشت و دستانش به خون هزاران کودک سوری آغشته بود؛ بیراه نیست که به او لقب کودککش داده بودند.
سلیمانی برآمده از انقلابی ارتجاعی-تروریستی بود؛ که با کشتهشدن صدها ایرانی در سینمارکس آبادان در تابستان ۵۷، نوای شوم خود را سر داده بود و با صدور خود به کشورهای منطقه، شومی این ارتجاع تروریستی را تا قلب افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و یمن گسترانده بود. انقلابی ارتجاعی-تروریستی که هزاران ایرانی را کشت و میلیونها ایرانی را آواره کرد. فقر را گستراند و قتل جوانان را در ایران تبدیل به پدیدهای عادی کرد.
سلیمانی در نقش سانچو پانزای خامنهای، دستراست او برای تحقق نیات پلید آخرالزمانیاش بود و یاریگر او برای تحقق مدینه مزبلهاش بود. سلیمانی ایرانستیزی انیرانینهاد بود که خبر نداشت در این دنیا، دست بالای دست بسیار است. به تاسی از اربابش خامنهای، و با تکیه بر اوهام خود، رییسجمهور آمریکا را تحقیر و تهدید میکرد و در اشتباهی محاسباتی، گمان میکرد دنیا همیشه به کام آمال تروریستیاش خواهد چرخید. او از سرنوشت اسامه بن لادن و ابوبکر بغدادی درس نگرفته بود.
گروه دانشآموختگان لیبرال ایران خبر مرگ قاسم سلیمانی را به ایرانیان میهندوست شادباش میگوید و به نیروهای سپاه پاسداران و بسیج و هوادارانشان هشدار میدهد که تا دیر نشده از صف حکومت سرکوب جدا شوند و به مردم بپیوندند. در مرگ قاسم سلیمانی اراده رییسجمهور آمریکا نقش داشت ولی در مبارزه با جمهوری اسلامی و نهادهای ضدمیهنی آن، ازجمله سپاه پاسداران و بسیج مستضعفین، این اراده ملت ایران است که نقشی بیبدیل بازی خواهد کرد؛ کوبندهتر از راکتهایی که قاسم سلیمانی را به زبالهدان تاریخ فرستادند.
@Taghato_News