محاله اعتنا کنم ؛ به وعدههای مبهمت
منی که مطمئن شدم ؛ شفا نمیده مرهمت
چرا فرار میکنی ؛به سمت سنگرای نو
به کی قراره لو بدی ؛ عقب کشیدن منو؟
خبر بده به آفتاب ؛ همون که گفته بود شد
به زیرِ ذرّهبین عشق ؛ یکی نشست و دود شد
منی که مطمئن شدم ؛ شفا نمیده مرهمت
چرا فرار میکنی ؛به سمت سنگرای نو
به کی قراره لو بدی ؛ عقب کشیدن منو؟
خبر بده به آفتاب ؛ همون که گفته بود شد
به زیرِ ذرّهبین عشق ؛ یکی نشست و دود شد