🌼🌿🌼🌿🌼
غنچه خندید ولی باغ به این خنده گریست
غنچه آن روز ندانست که این گریه ز چیست
باغ پر گل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل
گریه ی باغ فزون تر شد و چون ابر گریست
باغبان آمد و یک یک همه گل ها را چید
باغ عریان شد و دیدند که از گل خالی است
باغ پرسید چه سودی بری از چیدن گل؟
گفت: پژمردگیش را نتوانم نگریست
من اگر از روی هر شاخه نچینم گل را
چه به گلزار و چه گلدان، دگر عمرش فانی است
همه محکوم به مرگند، چه انسان، چه گیاه
این چنین است همه کار جهان تا باقی است
گریه ی باغ از آن بود که او می دانست
غنچه گر گل بشود هستی او گردد نیست
رسم تقدیر چنین است و چنین خواهد بود
می رود عمر، ولی خنده به لب باید زیست
#فریدون_مشیری
@sherjanan
🌼🌿🌼🌿🌼
غنچه خندید ولی باغ به این خنده گریست
غنچه آن روز ندانست که این گریه ز چیست
باغ پر گل شد و هر غنچه به گل شد تبدیل
گریه ی باغ فزون تر شد و چون ابر گریست
باغبان آمد و یک یک همه گل ها را چید
باغ عریان شد و دیدند که از گل خالی است
باغ پرسید چه سودی بری از چیدن گل؟
گفت: پژمردگیش را نتوانم نگریست
من اگر از روی هر شاخه نچینم گل را
چه به گلزار و چه گلدان، دگر عمرش فانی است
همه محکوم به مرگند، چه انسان، چه گیاه
این چنین است همه کار جهان تا باقی است
گریه ی باغ از آن بود که او می دانست
غنچه گر گل بشود هستی او گردد نیست
رسم تقدیر چنین است و چنین خواهد بود
می رود عمر، ولی خنده به لب باید زیست
#فریدون_مشیری
@sherjanan
🌼🌿🌼🌿🌼