نامهای از پسر خورشید به گل آفتابگردان
هیچکس جز تو نمیدونه چه زخمی به من زدی.
نه اندازهشو،
نه عمقشو،
نه تأثیرشو.
فقط تویی که میدونی
چه بلایی سر من آوردی.
و اون آهی که از ته دل کشیدم،
اون فریادی که هیچکس نشنید،
فقط خدا و تو شنیدید،
همون خدایی که باور دارم،
آهم عرشش را لرزاند.
داشتم فکر میکردم.
به نقشی که بازی میکردی،
چقدر زیبا و ماهرانه.
نقش یه آدم بااصالت،
یه نجیبزادهی واقعی.
و هر جا حرف از اصالت میشد،
زود خودتو میرسوندی،
نقابت رو میزدی،
نقاب اصالت و درستی،
و من...
من چقدر سادهلوحانه این تئاتر تو رو باور میکردم.
مینشستم و به تماشای بازی تو خیره میشدم،
با خودم فکر میکردم، شاید واقعا یه حقیقتی تو پشت اون نقابت هست.
شاید یک چیزی واقعی.
ولی حالا...
حالا فقط من میدانم و فقط تو میدانی.
دیگران شاید هنوز باور کنن،
شاید هنوز تحت تأثیر اون نقابت باشن.
ولی تو، تو که میدونی...
میدونی چقدر خالی هستی .
میدونی چقدر بیریشه و بیاصالت بودی،
و میدونی چقدر من عاشقانه دوستت داشتم.
چقدر صادقانه کنارت ایستادم.
و تو...
تو چقدر بیرحمانه،
چقدر بیاصالتانه منو زخمی کردی.
و هرگز فراموش نکن،
من شاید همهی دنیا رو ببخشم،
شاید هر کسی که زخمی زده رو ببخشم،
ولی تو رو...
تو رو هرگز نمیبخشم.
پسر خورشید
برای گل آفتابگردان،
که هرگز خورشید رو نشناخت.
عباس حیدری
@sheery_ah
🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂
هیچکس جز تو نمیدونه چه زخمی به من زدی.
نه اندازهشو،
نه عمقشو،
نه تأثیرشو.
فقط تویی که میدونی
چه بلایی سر من آوردی.
و اون آهی که از ته دل کشیدم،
اون فریادی که هیچکس نشنید،
فقط خدا و تو شنیدید،
همون خدایی که باور دارم،
آهم عرشش را لرزاند.
داشتم فکر میکردم.
به نقشی که بازی میکردی،
چقدر زیبا و ماهرانه.
نقش یه آدم بااصالت،
یه نجیبزادهی واقعی.
و هر جا حرف از اصالت میشد،
زود خودتو میرسوندی،
نقابت رو میزدی،
نقاب اصالت و درستی،
و من...
من چقدر سادهلوحانه این تئاتر تو رو باور میکردم.
مینشستم و به تماشای بازی تو خیره میشدم،
با خودم فکر میکردم، شاید واقعا یه حقیقتی تو پشت اون نقابت هست.
شاید یک چیزی واقعی.
ولی حالا...
حالا فقط من میدانم و فقط تو میدانی.
دیگران شاید هنوز باور کنن،
شاید هنوز تحت تأثیر اون نقابت باشن.
ولی تو، تو که میدونی...
میدونی چقدر خالی هستی .
میدونی چقدر بیریشه و بیاصالت بودی،
و میدونی چقدر من عاشقانه دوستت داشتم.
چقدر صادقانه کنارت ایستادم.
و تو...
تو چقدر بیرحمانه،
چقدر بیاصالتانه منو زخمی کردی.
و هرگز فراموش نکن،
من شاید همهی دنیا رو ببخشم،
شاید هر کسی که زخمی زده رو ببخشم،
ولی تو رو...
تو رو هرگز نمیبخشم.
پسر خورشید
برای گل آفتابگردان،
که هرگز خورشید رو نشناخت.
عباس حیدری
@sheery_ah
🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂🍃🍃🍂🍂