تپیدن های دل ها ناله شد ، آهسته آهسته
رساترگر شود، این ناله ها، فریاد می گردد
ز اشک و آه مردم ، بوی خون آید که آهـــن را
دهی گر آب و آتش، دشنه ی فولاد می گردد
دلم از این خرابیها بُـوَد خوش، زانکه میدانم
خرابی چون که از حـد بگذرد آبــاد می گــردد
ز بیـداد فزون ، آهنگری گمنام و زحمتکش
علـــمدار و عَـلَم، چون کـــاوه حـدّاد میگردد
به ویرانیِ این اوضاع، هــستم مطمئن، زآنرو
که بـُـنیـــان جـفا و جور، بی بنیـــاد میگـردد
شعر از #فرخی_یزدی
تقدیم به جوان گمنام کرجی #نادر_مختاری که در گمنامی جاودانه شد.
راهت ادامه خواهد یافت
@shahrvandyar
رساترگر شود، این ناله ها، فریاد می گردد
ز اشک و آه مردم ، بوی خون آید که آهـــن را
دهی گر آب و آتش، دشنه ی فولاد می گردد
دلم از این خرابیها بُـوَد خوش، زانکه میدانم
خرابی چون که از حـد بگذرد آبــاد می گــردد
ز بیـداد فزون ، آهنگری گمنام و زحمتکش
علـــمدار و عَـلَم، چون کـــاوه حـدّاد میگردد
به ویرانیِ این اوضاع، هــستم مطمئن، زآنرو
که بـُـنیـــان جـفا و جور، بی بنیـــاد میگـردد
شعر از #فرخی_یزدی
تقدیم به جوان گمنام کرجی #نادر_مختاری که در گمنامی جاودانه شد.
راهت ادامه خواهد یافت
@shahrvandyar