Еле притащил дивана в сарай чтобы Рокки спал на нем.А я не знал что, Рокки читает книгу 12 Стульев.)
با زحمت مبل را کشاندم تا سرای که روکی روی آن بخوابد. گویا روکی کتاب ۱۲ صندلی را میخواند. مبل را برای یافتن جواهر به این روز انداخته)
با زحمت مبل را کشاندم تا سرای که روکی روی آن بخوابد. گویا روکی کتاب ۱۲ صندلی را میخواند. مبل را برای یافتن جواهر به این روز انداخته)