طرحهای ساده ، اما به شدت درست
هنوز من خوشیهای کتابخوانی مادر را فراموش نمیکنم. مادر میتوانست در جوانی دکترای ادبیات بگیرد، اما ما فرزندانش برایش مهمتر بودیم.
هرگز بوی نانی که پدر میخرید و همراه آن معمولا یک مجله هم برای من میخرید از یاد نمیبرم.
هرگز از یادم نمیرود که در کودکی مسابقه پرتاب توپ به سمت بالا برگزار کرده بودیم و از دید من پدر جان توپ را تا خود ابرها پرتاب میکرد.
کاش ضرورت کار و بقامیگذاشت تا به جای نگاه حیران به مانیتورها با هم بیشتر صحبت کنیم. چند وقت پیش خاطرات فااینمن را میخواندم و اثری که پدرش در ذهن او گذاشته بود.
هنوز من خوشیهای کتابخوانی مادر را فراموش نمیکنم. مادر میتوانست در جوانی دکترای ادبیات بگیرد، اما ما فرزندانش برایش مهمتر بودیم.
هرگز بوی نانی که پدر میخرید و همراه آن معمولا یک مجله هم برای من میخرید از یاد نمیبرم.
هرگز از یادم نمیرود که در کودکی مسابقه پرتاب توپ به سمت بالا برگزار کرده بودیم و از دید من پدر جان توپ را تا خود ابرها پرتاب میکرد.
کاش ضرورت کار و بقامیگذاشت تا به جای نگاه حیران به مانیتورها با هم بیشتر صحبت کنیم. چند وقت پیش خاطرات فااینمن را میخواندم و اثری که پدرش در ذهن او گذاشته بود.