"باز شوق یوسفم دامن گرفت"
"پیر ما را بوی پیراهن گرفت"
"ای دریغا نازک آرای تنش"
"بوی خون می آید از پیراهنش"
"ای برادرها خبر چون می برید ؟"
"این سفر آن گرگ یوسف را درید"
"یوسف من پس چه شد پیراهنت ؟"
"برچه خاکی ریخت خون روشنت ؟"
"بر زمین سرد خون گرم تو"
"ریخت آن گرگ و نبودش شرم تو"
"نپنداری ز یادت غافلم"
"گریه می جوشد شب و روز از دلم"
#دلی
#هوشنگ_ابتحاج
PERSIAN