تمام آدمها در قلبِ چشمهایشان
یک شعر دارند
یک زمزمه از جنوب جانشان
یک ترانه در مقامِ مقامىِ يار
روز جمعه تمامى آدمها
درگیر شور وُ نوا وُ بلوز مىشوند
و اگر هیچکدام نباشد
تا خشک شدن ظرفها
یا
پیرُهَنِ بنفشِ شُسته بَر رَختِ بند
يك اى جان
كه ديگر مىتوانند فاتحهای حواله کنند
بر جای خالیِ يار
بر اقامهی ظهورِ حالى ديگر
بر اتمام يك هفته كه حالى آ يك عمر گذشت
#سجاد_افشاريان
یک شعر دارند
یک زمزمه از جنوب جانشان
یک ترانه در مقامِ مقامىِ يار
روز جمعه تمامى آدمها
درگیر شور وُ نوا وُ بلوز مىشوند
و اگر هیچکدام نباشد
تا خشک شدن ظرفها
یا
پیرُهَنِ بنفشِ شُسته بَر رَختِ بند
يك اى جان
كه ديگر مىتوانند فاتحهای حواله کنند
بر جای خالیِ يار
بر اقامهی ظهورِ حالى ديگر
بر اتمام يك هفته كه حالى آ يك عمر گذشت
#سجاد_افشاريان