Репост из: @AxNegarBot
🔴پرتره های هنری و دنیای آخرالزمانی
🖌عیسی نظری
🔹وقتی روبروی لبخند ژوکوند قرار می گیری و هله چنین می پنداری که در مقابل اصل آن ایستاده ای ، چه می دونم به غرور هنری انسان کلاسیک سر تعظیم فرود می آوری ،به نقاش آن به محافظان آن، به بادیگارد ها ، به
فرانسه به بنا کنندگان آن موزه به لوور به میدان به برج و باروی ایفل ، اینجاست که هنر و هنر مند را تحسین می کنی !
فردی در اصل هنرمند
و در اصل اهل آلمان به نام هاوزن برجی می سازد ، ودر پی آن داستان یک عشق شکست خورده را بر آن می افزاید !
برج ایفل از آن رو ، شهرت جهانی می یابد ،
جای آن همان رودخانه ای است که دوران کودکی هاوزن با عشق خود آدریان در آن سپری شده است ، ایفل همان نقش اول اسم آدریان است ( A )
اسم هاوزن برای فرانسوی ها سخت است ،
اسم محل تولد خود را بر آن می نهد ، ایفل !
و لازم به توضیح نیست که ایفل ارزش افزوده ای برابر با تمامیت کشور فرانسه دارد .
هر کس به فرانسه می رود به خاطر پاریس است ، هر کس به پاریس می رود ، برای دیدن
برج ایفل می رود !
اگر ایفل را دیدی ، حیف است باید مونالیزای
جهان را ببینی و الا انگار چیزی کم آوردی ، انگار به هنر هنرمند دهن کجی کردی ، انگار وجود داوینچی را نا دیده گرفتی !
🔹سال ها از آن لبخند ژوکوند می گذرد ، هنوز کسی راز آن لبخند را به درستی کشف نکرده است .
انگار مونالیزا آن لبخند را به آیندگان می زند ، که ای اهل زمانه ،
زمان ما چنین بود ، هر چیز یک ارزش افزوده داشت ، هنر می آفرید و شاید هم آن لبخند بر تمامی عشق های شکست خورده ، عالم بود و یا هست .
اما جهان چنین نماند ، بر لبخند ژوکوند خیره مانده ام .
همسفرم تاجر مسلکی هست ، می گوید :
هی ، ول کن بیا برویم ، وقت ناهار است ،
یادت نرود ، شرط آمدن من به دیدار این بانو این بود که باید تو ناهار بخری ، میدونی که !
🔹جهان وارونه شده است ، نه هنر و نه هنرمند دیده نمی شوند ، انسان ها ارزش افزوده ندارند و الا اداره دارایی اورمیه ، تنبان همه را در می آورد و بر در خود می آویخت که در وصول مالیات در کشور مقام نخست را کسب کرده است ! استانی که استان سی ام کشور است !
آخر الزمان است ، دنیا وارونه شده است ،
پدران ما هم در این شهر ساختند تا آنجا که می توانستند گرچه همه را ویران می کنیم ،
ارگ تبریز - شاه گؤلی- سه گنبد اورمیه و...
ما چه می کنیم ؟
شهرداری می گوید ، بودجه کارکنان خود را به زحمت به دست می آورد ولی در هر سفری عکس های مقامات بلند پایه و ارشد را در متر در متر به تمامی تیر برق ها می آویزد !
کفایت نمی کند ، صدها کارگر را به کار می گیرد تا صد ها تن آهن را در خیابان ها به خصوص خیابان ارتش ، طاق می زند تا عکس های مقامات را آویزان کند !
این پول های میلیاردی از بودجه این مردم به هدر می رود و نه تنها اثری ندارد ، بلکه اثر معکوس می بخشد ، هر چیز و عمل راست و درست اگر زیاد تکرار شود ، مبتذل می شود !
اگر می خواهید از کسی و یا کسانی قدر دانی کنید ، به نام وی تمبر بزنید ، هم ماندگار است و هم قابل استفاده ، عکس های خیابانی را در معرض تخریب و خرابی و خرابکاری قرار
می دهید !
🔹روزی در زمان محصلی ، حاج شیخ صاحبالزمانی را با ارابه دستی به مسجد حاج قاضی می بردم ،
ارابه به جیگر های آویخته سلاخ ها برای فروش خورد و یک جگر گوسفندی به زمین افتاد ، سلاخه زورش به من در محله یکانی ها نمی رسید ، به پیر و پیامبر اهانت و فحاشی نمود ، خواستم به طرف اش حمله
کنم ، حاج شیخ مانع شد ، گفتم :
حاج آقا کفر می گوید .
گفت : تقصیر ما بود ، که او کفر می گوید !
تا زمانیکه ما تقصیرات خودمان را بر گردن نگیریم ، هیچ چیز اصلاح نخواهد شد ،
هیچ چیز تغییر نخواهد کرد .
این پول هائیکه بر در و دیوار هدر می رود ، اگر از بیت المال است ، حرام است پول پیرمرد و پیر زن و یتیمان است و اگر از پول های پدر و مادرشان ، اسراف است و بازهم حرام !
من به این نتیجه رسیده ام که وقتی عملی نادرست از سازمانی و نهادی سر می زند و به چشم دیده می شود ، دیگر دنبال نقایص دیگر نباید بود ، اولین وظیفه آن اداره باید رفع آن نقص باشد و الا هیچ عملی در آن
اداره و نهاد قابلیت اصلاح و تغییر ندارد !
مثلا کانون وکلا تا زمانیکه اصلاح دیوار خود را در بر کوچه جنب خود نپردازد ، یا تا زمانیکه دادگستری درب اصلی ورود و خروج خود را باز ننماید و یا شهرداری از چاپ و نشرو آویزان کردن عکس های سه متر در سه متر
خود در خیابان ها خودداری نکند ، اصولا
پرداختن به سایر ایراد ها ، مسخره به نظرمی رسد !
@navidazerbaijan
🖌عیسی نظری
🔹وقتی روبروی لبخند ژوکوند قرار می گیری و هله چنین می پنداری که در مقابل اصل آن ایستاده ای ، چه می دونم به غرور هنری انسان کلاسیک سر تعظیم فرود می آوری ،به نقاش آن به محافظان آن، به بادیگارد ها ، به
فرانسه به بنا کنندگان آن موزه به لوور به میدان به برج و باروی ایفل ، اینجاست که هنر و هنر مند را تحسین می کنی !
فردی در اصل هنرمند
و در اصل اهل آلمان به نام هاوزن برجی می سازد ، ودر پی آن داستان یک عشق شکست خورده را بر آن می افزاید !
برج ایفل از آن رو ، شهرت جهانی می یابد ،
جای آن همان رودخانه ای است که دوران کودکی هاوزن با عشق خود آدریان در آن سپری شده است ، ایفل همان نقش اول اسم آدریان است ( A )
اسم هاوزن برای فرانسوی ها سخت است ،
اسم محل تولد خود را بر آن می نهد ، ایفل !
و لازم به توضیح نیست که ایفل ارزش افزوده ای برابر با تمامیت کشور فرانسه دارد .
هر کس به فرانسه می رود به خاطر پاریس است ، هر کس به پاریس می رود ، برای دیدن
برج ایفل می رود !
اگر ایفل را دیدی ، حیف است باید مونالیزای
جهان را ببینی و الا انگار چیزی کم آوردی ، انگار به هنر هنرمند دهن کجی کردی ، انگار وجود داوینچی را نا دیده گرفتی !
🔹سال ها از آن لبخند ژوکوند می گذرد ، هنوز کسی راز آن لبخند را به درستی کشف نکرده است .
انگار مونالیزا آن لبخند را به آیندگان می زند ، که ای اهل زمانه ،
زمان ما چنین بود ، هر چیز یک ارزش افزوده داشت ، هنر می آفرید و شاید هم آن لبخند بر تمامی عشق های شکست خورده ، عالم بود و یا هست .
اما جهان چنین نماند ، بر لبخند ژوکوند خیره مانده ام .
همسفرم تاجر مسلکی هست ، می گوید :
هی ، ول کن بیا برویم ، وقت ناهار است ،
یادت نرود ، شرط آمدن من به دیدار این بانو این بود که باید تو ناهار بخری ، میدونی که !
🔹جهان وارونه شده است ، نه هنر و نه هنرمند دیده نمی شوند ، انسان ها ارزش افزوده ندارند و الا اداره دارایی اورمیه ، تنبان همه را در می آورد و بر در خود می آویخت که در وصول مالیات در کشور مقام نخست را کسب کرده است ! استانی که استان سی ام کشور است !
آخر الزمان است ، دنیا وارونه شده است ،
پدران ما هم در این شهر ساختند تا آنجا که می توانستند گرچه همه را ویران می کنیم ،
ارگ تبریز - شاه گؤلی- سه گنبد اورمیه و...
ما چه می کنیم ؟
شهرداری می گوید ، بودجه کارکنان خود را به زحمت به دست می آورد ولی در هر سفری عکس های مقامات بلند پایه و ارشد را در متر در متر به تمامی تیر برق ها می آویزد !
کفایت نمی کند ، صدها کارگر را به کار می گیرد تا صد ها تن آهن را در خیابان ها به خصوص خیابان ارتش ، طاق می زند تا عکس های مقامات را آویزان کند !
این پول های میلیاردی از بودجه این مردم به هدر می رود و نه تنها اثری ندارد ، بلکه اثر معکوس می بخشد ، هر چیز و عمل راست و درست اگر زیاد تکرار شود ، مبتذل می شود !
اگر می خواهید از کسی و یا کسانی قدر دانی کنید ، به نام وی تمبر بزنید ، هم ماندگار است و هم قابل استفاده ، عکس های خیابانی را در معرض تخریب و خرابی و خرابکاری قرار
می دهید !
🔹روزی در زمان محصلی ، حاج شیخ صاحبالزمانی را با ارابه دستی به مسجد حاج قاضی می بردم ،
ارابه به جیگر های آویخته سلاخ ها برای فروش خورد و یک جگر گوسفندی به زمین افتاد ، سلاخه زورش به من در محله یکانی ها نمی رسید ، به پیر و پیامبر اهانت و فحاشی نمود ، خواستم به طرف اش حمله
کنم ، حاج شیخ مانع شد ، گفتم :
حاج آقا کفر می گوید .
گفت : تقصیر ما بود ، که او کفر می گوید !
تا زمانیکه ما تقصیرات خودمان را بر گردن نگیریم ، هیچ چیز اصلاح نخواهد شد ،
هیچ چیز تغییر نخواهد کرد .
این پول هائیکه بر در و دیوار هدر می رود ، اگر از بیت المال است ، حرام است پول پیرمرد و پیر زن و یتیمان است و اگر از پول های پدر و مادرشان ، اسراف است و بازهم حرام !
من به این نتیجه رسیده ام که وقتی عملی نادرست از سازمانی و نهادی سر می زند و به چشم دیده می شود ، دیگر دنبال نقایص دیگر نباید بود ، اولین وظیفه آن اداره باید رفع آن نقص باشد و الا هیچ عملی در آن
اداره و نهاد قابلیت اصلاح و تغییر ندارد !
مثلا کانون وکلا تا زمانیکه اصلاح دیوار خود را در بر کوچه جنب خود نپردازد ، یا تا زمانیکه دادگستری درب اصلی ورود و خروج خود را باز ننماید و یا شهرداری از چاپ و نشرو آویزان کردن عکس های سه متر در سه متر
خود در خیابان ها خودداری نکند ، اصولا
پرداختن به سایر ایراد ها ، مسخره به نظرمی رسد !
@navidazerbaijan