خااااانممم عرررراااااقی ب دااادم برسیددد خیلی تنهاااام..زنی 27ساله هستم هشت ساله ازدواج کزدم دو دختر پنج و دو نیم ساله دارم.همسرم سی ساله شغل ازاد.ب خاطر شغلش کیلومتررررهااا از خانواده ها دوریم.خانم عراقی من پرده بکاارت نداشتم.اما ب خدا قسم هیچ احدی ب من نزدیک نشده بوداولین مرد همسرم بودن نمیدونم دلیلش ولی شب زفاف خودم هم شوکه شده بودم.همین باعث شد مهر ننگ بر پیشینی من زده بشه.حتی چن سال پیش من درامام رضا برای همسرم قسم خوردم.خونه ی ما کوچیک هست (سی متر)یه اتاقه و یه اشپزخونه حتی حیاط نداریم در خونه تو کوچه باز میشه.دراین هشت سال من حتی یه بار هم تنها تا سوپری سر کوچه نرفتم تنها جایی هم ک همسرم منو میبره یه پارک بچه ها بازی کنن یه ساعت و برگردیم اونم شبها.من روز هنوز این شهر رو ندیدمه.این هشت سال.ارایشگاه سالی یکبار.خرید شاید دوبار تو این چن سال ازدواج.سالی یکبار هم خونه پدرم میرم.موقع سکس همسرم موهای منو میکشه هیلی اذیتم میکنه میگه باید بگی کی بکارتت رو زد هرچی قسم میخورم باور نمیکنه میگه اگه دروغ هم گفتیه باید بگی تا من لذت ببرم😒موقع سکس موهام رو ب شدت میکشه میگه باید قول بدی یه شب خواهرت رو بیاری برام.منم مجبور میشم میگم باشه از دستش راحت بشم.چن روز پیش موقع سکس گفت میخوام یه راز بهت بگم من یه شب با یه زنی رابطه برقرار کردم و تیغ گردن من گذاشت گفت باید بگی کی بکارتت رو زد هر چی قسم التماس کردم (دقیقا دو روز سر کار نرفت و دایم منو زیر مشت لگد میگرفت) باور نکردحتی همون موقع گفتم میگم اما همش دروغه تا تو کارت رو انجام بدی منم ب دروغ اسم کسی رو گفتم تا شوهرم لذت ببره😒بعد دو روز اومد گفت من حرفهایی ک زدم همس دروغ بود خواستم زیر پای تو بکشم من اصلا دو ساله ب تو شک دارم یه سال پیش روی صورتت موهای خورد شده دیدم مشخصه یه مردی تازه موهاش رو کوتاه کرده بود اومده بود پیشت😳من خودم بعضی وقتها موها جلو خودم و دخترا رو موتاه میکنم.قسم، قران .،گریه باور نمیکنه توقع هم داره تا خودش گفت من خیانت نکردم باورش کنم.خانم عراقی ب قران قسم من با هیچ کس حتی همسایه هام درارتباط نیستم سه چهار ماهی یه بار ما رو بیرون میبره.الان اخرین باری ک من رفتمه بیرون چهار ماهه پیش هست دارم دیونه میشم من ک جتی در رو ب روی مامور کنتور اب برق هم باز نکردم ب خاطر نداشتن بکارت تن ب همه توهینی بدم.خسته ام خسته...درضمن من یکسال پیش این رفتارها ک هی میگه خواهرت رو یا دخترا فامیلو باید برام بیاری رو ب پدرش گفتم بنظرتون عقده ای شده داره تلافی درمیاره دنبال یه چیزی هست ک بگع چکارش کنم ؟اصلا دوستش ندارم چن ساله خنده رو لبم نیست.