۵. خیلی دوس دارم یه چیز رو بارها و بارها بنویسم. دوس دارم یه خاطرهی مشخص برای خودم انتخاب کنم و هر روز بنویسش. هر روز با زبان و احوال اون روز بنویسمش تا بلکه بفهمم دوس دارم از چه لحنی استفاده کنم. کجا توی جملههام نیازه مکث کنم. کجا نیازه بلندتر بنویسم. الان در بهترین حالت فقط بخشی از خاطراتم رو با سریعترین حالت ممکن و بدون تغییر و ویرایش مینویسم. توی سرم همه چیز نظم داره ولی وقت پرت میشن بیرون. چیزها دیگه بهم ربطی ندارن. چون اونقدر خوب از پس انتقالشون برنیومدم. اما اشکالی نداره.