117
رمان میشه عاشقم بشی؟
مبارکه مبارکه...ببین سام دختر ماله پسرمه
سام خندیدو گفت- ای بابا بزارید یه ساعت بگذره..بعدشم پسر شما بیست و چهار سالشه واسه دختر من بزرکه
..من دخترمو به کس کسونش نمیدم به پیرمردشم نمیدم
سپهر پسر رها از اون طرف داد زد- اقا سام من مثله بابامدست به شکارم خوبه ها
با این حرف سهر همه افراد جمع خندیدن پسر دیگه رها سامان گفت- اره برادم..ما دوتا برادر دست به تفنگمون
خوبه
سارا با تلخی گفت- به خداوندی خدا یکی به شوهرم نگاه چپ کنه جفت چشماشو درمیارم
همه خندیدم
عشق یعنی خون دل یعنی جفا
عشق یعنی درد و دل یعنی صفا
عشق یعنی یک شهاب و یک سراب
عشق یعنی یک سالم و یک جواب
عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز
عشق یعنی عالمی راز و نیاز
پـــــایـــــــــان
🌜
@kolbeh_eshgh_as 🌛