تو ردیت از وکیلا پرسیده بودن که oh shit momentتون چی بود؟
گفت یه کیس قتل داشتم و وکیل متهم بودم. تقریبا معلوم بود که موکلم طرفو کشته و تنها دفاعی که داشتم این بود جسد مقتول پیدا نشده.
برای نطق پایانیم رفتم وسط. ساعتمو نگاه کردم و گفتم تا یه دقیقه دیگه مقتول ازون در میاد تو.
و خب معلومه که کسی نیومد. گفتم اگه شما مطمئن بودین که موکلم قاتل بوده هیچوقت به در نگاه نمیکردین.
وقتی رای ژوری اومد، موکلم مقصر شناخته شد. گفتم چرا؟ شما که همتون داشتین به در نگاه میکردین.
ژوریم گفت آره! ولی میدونی کی اصلا نگاه نمیکرد؟
موکلت
گفت یه کیس قتل داشتم و وکیل متهم بودم. تقریبا معلوم بود که موکلم طرفو کشته و تنها دفاعی که داشتم این بود جسد مقتول پیدا نشده.
برای نطق پایانیم رفتم وسط. ساعتمو نگاه کردم و گفتم تا یه دقیقه دیگه مقتول ازون در میاد تو.
و خب معلومه که کسی نیومد. گفتم اگه شما مطمئن بودین که موکلم قاتل بوده هیچوقت به در نگاه نمیکردین.
وقتی رای ژوری اومد، موکلم مقصر شناخته شد. گفتم چرا؟ شما که همتون داشتین به در نگاه میکردین.
ژوریم گفت آره! ولی میدونی کی اصلا نگاه نمیکرد؟
موکلت