شهروندانی که تاوان اشتباه دیگران را میدهند
مینا گلرو
در چند دهه گذشت کشورمابایک معضل خودساخته درعرصه سیاست خارجی مواجه بوده که شهروندان ایرانی تنها قربانیان تبعات آن بوده اند یعنی اتخاذتصمیمات شتاب زده بدون توجه به روند تحولات جهانی ، روابط بین الملل ، معاهدات و قراردادهای دفاعی ، اقتصادی بین دول منطقه با قدرتهای رده اول جهان و آینده موازنه قدرت و شکل گیری بلوکهای سیاسی دفاعی منطقه ایی و جهانی است که تنها بر اساس راهبردها و استراتژی های قدیمی و منسوخ مربوط به دوران جنگ سرد و جهان دوقطبی که هیچ گونه انطباقی با تعاریف نظم نوین جهانی و شرایط دنیای فعلی که جهان غرب حاکم بلامنازع و بی رقیب دنیای امروز است ندارند
راهبردهایی که بر اساس پتانسیل های غیر واقعی و صرفا اسمی برخی قدرتهای جهانی اتخاذ گردیده که بیشتر از انکه انعکاسی از داشته ها و توانایی های بالقوه انها باشد میراثی اسمی از گذشته ایی پر شکوه و مقتدری است که تنها کارایی ان برانگیختن حس ناسیونالیستی ملت این کشورها جهت یادآوری دورانی باشکوه و پر افتخاری است که در تاریخ جا مانده
چنین وضعیتی در گذشته برخی از کشورهایی که امروزه کشوری معمولی و نچندان قابل تامل بحساب می آیند نظیر ترکیه ، یونان و مهمتر از همه ایران خود نیز بچشم می خورد
از جمله شاخص ترین نمونه های این دست کشورها روسیه است
کشوری که امروزه حتی سایه کمرنگی از دوره اقتدار و شکوه امپراطوری شوروی بحساب نمی آید ولی متاسفانه در عرصه دیپلماسی کشور ما بجای بررسی واقعیات و داشته های میدانی و عملی این کشورها صرفا تنها به صرف اسمی که میراثی از گذشته است و به مانند طنابی کهنه است که اگر چه ظاهری ضخیم و فریبنده دارد ولی پوسیده است
و اسفناکتر این است که در گذشته نیز بارها این طناب پوسیده را امتحان کرده و نتیجه آن را تجربه کرده
و دیگر به یک سنت در عرصه سیاست خارجی کشورمان تبدیل شده که در موارد اینچنینی در قبال ناکامی ها و شکست راهبردهای اتخاذ شده هیچگاه بررسی و تحقیقاتی برای تعیین دلایل شکست و مشخص نمودن افرادی که درچنین سیاستگذاری های اشتباهی نقش داشته اند انجام نگرفته است و در هر مورد تنهااین شهروندان بوده اند که تبعات چنین اشتباهاتی را به سختی پرداخت کرده اند و حتی کسی حاضر به قبول تبعات و انجام یک عذرخواهی ساده از ملتی که تاوان اشتباهات انها را مالی و جانی پرداخت کرده اند نشده است
از این موارد به وفور در این بازه زمانی بچشم میخورد
که شاخص ترین ها را مواردی چون حمله به سفارت ایالات متحده توسط گروهی دانشجو که بیش از آنکه با انگیزه های سیاسی انجام بگیرد ، تحت تاثیر مواردی چون تخلیه هیجانات ناشی از مقتضیات سنی گروهی دانشجوی جوان که تحت تاثیر شدید جو انقلابی حاکم بر جامعه وهرج و مرج پسا تغییر قدرت حاکم در کنار رقابت های متداول بین دانشگاه ها که معمولا در تمامی ضمینه های علمی ورزشی و فعالیت های اجتماعی وجود دارد بدون در نظر گرفتن تبعات سنگین و ریسک بالای چنین اقدامی که بر خلاف تمامی موازین بین المللی و عرف دیپلماتیک و ناشی از عدم اشراف انها به قوانین بین الملل و
نداشتن اطلاعات کافی از علوم سیاسی و روابط بین الملل بود دست به اقدامی زدند که میتوان از آن بعنوان یک سونامی سیاسی نام برد که هرگز تبعات و هزینه اقدام نسنجیده آنها گریبان کشور و ملت را رها نکرد
یهترین سند برای اثبات این مسئله هم اینکه اکثر آن دانشجویانی که آنروز دست به اشغال سفارت آمریکا با شعار استکبار ستیزی و مقابله با دشمن بزرگ کشور و ملت زدند امروز و در حالیکه ملت هنوز هم بشدت درگیر بحرانی هستند که انها رقم زدند خود این دانشجویان سابق دارای شهروندی ایالات متحده و یا دیگر کشورهای غربی هستند و دارای سرمایه گذاری های بعضا بالایی در این کشورها هستند و جهت ایجاد زندگی راحت و به دور از بحرانی که خود باعث و بانی آن شدند فرزندان خود را به کشورهایی که آنروز علم مبارزه با انها بدست گرفته بودند فرستاده تا در بلاد کفر با آرامش و به دور از شرایط وخیمی که ملت درگیر آن هستند از امکانات گسترده و رفاه بالای این کشورها لذت ببرند و جالب اینکه آن افراد حتی حاضر به دادن بهایی هرچند اندک در قبال بحرانی که خود رقم زدند و سایر شهروندان کشور در حال پرداخت هزینه ای حداکثری برای آن هستند نشده اند
سوال این است که اگر این عزیزان آنروز به اقدام خود ایمان کامل داشتند چگونه امروز حاضر به سرمایه گذاری و دادن اجازه اقامت به فرزندان خود در کشوری که دشمن اصلی ملت ماهست شده اند آیا بر این اساس سرمایه گذاری و هزینه رقمهای هنگفت برای ایجاد ضمینه اسکان دائمی خانواده خود خیانت به ملت و کشور و همکاری با دشمن نیست ؟
مینا گلرو
در چند دهه گذشت کشورمابایک معضل خودساخته درعرصه سیاست خارجی مواجه بوده که شهروندان ایرانی تنها قربانیان تبعات آن بوده اند یعنی اتخاذتصمیمات شتاب زده بدون توجه به روند تحولات جهانی ، روابط بین الملل ، معاهدات و قراردادهای دفاعی ، اقتصادی بین دول منطقه با قدرتهای رده اول جهان و آینده موازنه قدرت و شکل گیری بلوکهای سیاسی دفاعی منطقه ایی و جهانی است که تنها بر اساس راهبردها و استراتژی های قدیمی و منسوخ مربوط به دوران جنگ سرد و جهان دوقطبی که هیچ گونه انطباقی با تعاریف نظم نوین جهانی و شرایط دنیای فعلی که جهان غرب حاکم بلامنازع و بی رقیب دنیای امروز است ندارند
راهبردهایی که بر اساس پتانسیل های غیر واقعی و صرفا اسمی برخی قدرتهای جهانی اتخاذ گردیده که بیشتر از انکه انعکاسی از داشته ها و توانایی های بالقوه انها باشد میراثی اسمی از گذشته ایی پر شکوه و مقتدری است که تنها کارایی ان برانگیختن حس ناسیونالیستی ملت این کشورها جهت یادآوری دورانی باشکوه و پر افتخاری است که در تاریخ جا مانده
چنین وضعیتی در گذشته برخی از کشورهایی که امروزه کشوری معمولی و نچندان قابل تامل بحساب می آیند نظیر ترکیه ، یونان و مهمتر از همه ایران خود نیز بچشم می خورد
از جمله شاخص ترین نمونه های این دست کشورها روسیه است
کشوری که امروزه حتی سایه کمرنگی از دوره اقتدار و شکوه امپراطوری شوروی بحساب نمی آید ولی متاسفانه در عرصه دیپلماسی کشور ما بجای بررسی واقعیات و داشته های میدانی و عملی این کشورها صرفا تنها به صرف اسمی که میراثی از گذشته است و به مانند طنابی کهنه است که اگر چه ظاهری ضخیم و فریبنده دارد ولی پوسیده است
و اسفناکتر این است که در گذشته نیز بارها این طناب پوسیده را امتحان کرده و نتیجه آن را تجربه کرده
و دیگر به یک سنت در عرصه سیاست خارجی کشورمان تبدیل شده که در موارد اینچنینی در قبال ناکامی ها و شکست راهبردهای اتخاذ شده هیچگاه بررسی و تحقیقاتی برای تعیین دلایل شکست و مشخص نمودن افرادی که درچنین سیاستگذاری های اشتباهی نقش داشته اند انجام نگرفته است و در هر مورد تنهااین شهروندان بوده اند که تبعات چنین اشتباهاتی را به سختی پرداخت کرده اند و حتی کسی حاضر به قبول تبعات و انجام یک عذرخواهی ساده از ملتی که تاوان اشتباهات انها را مالی و جانی پرداخت کرده اند نشده است
از این موارد به وفور در این بازه زمانی بچشم میخورد
که شاخص ترین ها را مواردی چون حمله به سفارت ایالات متحده توسط گروهی دانشجو که بیش از آنکه با انگیزه های سیاسی انجام بگیرد ، تحت تاثیر مواردی چون تخلیه هیجانات ناشی از مقتضیات سنی گروهی دانشجوی جوان که تحت تاثیر شدید جو انقلابی حاکم بر جامعه وهرج و مرج پسا تغییر قدرت حاکم در کنار رقابت های متداول بین دانشگاه ها که معمولا در تمامی ضمینه های علمی ورزشی و فعالیت های اجتماعی وجود دارد بدون در نظر گرفتن تبعات سنگین و ریسک بالای چنین اقدامی که بر خلاف تمامی موازین بین المللی و عرف دیپلماتیک و ناشی از عدم اشراف انها به قوانین بین الملل و
نداشتن اطلاعات کافی از علوم سیاسی و روابط بین الملل بود دست به اقدامی زدند که میتوان از آن بعنوان یک سونامی سیاسی نام برد که هرگز تبعات و هزینه اقدام نسنجیده آنها گریبان کشور و ملت را رها نکرد
یهترین سند برای اثبات این مسئله هم اینکه اکثر آن دانشجویانی که آنروز دست به اشغال سفارت آمریکا با شعار استکبار ستیزی و مقابله با دشمن بزرگ کشور و ملت زدند امروز و در حالیکه ملت هنوز هم بشدت درگیر بحرانی هستند که انها رقم زدند خود این دانشجویان سابق دارای شهروندی ایالات متحده و یا دیگر کشورهای غربی هستند و دارای سرمایه گذاری های بعضا بالایی در این کشورها هستند و جهت ایجاد زندگی راحت و به دور از بحرانی که خود باعث و بانی آن شدند فرزندان خود را به کشورهایی که آنروز علم مبارزه با انها بدست گرفته بودند فرستاده تا در بلاد کفر با آرامش و به دور از شرایط وخیمی که ملت درگیر آن هستند از امکانات گسترده و رفاه بالای این کشورها لذت ببرند و جالب اینکه آن افراد حتی حاضر به دادن بهایی هرچند اندک در قبال بحرانی که خود رقم زدند و سایر شهروندان کشور در حال پرداخت هزینه ای حداکثری برای آن هستند نشده اند
سوال این است که اگر این عزیزان آنروز به اقدام خود ایمان کامل داشتند چگونه امروز حاضر به سرمایه گذاری و دادن اجازه اقامت به فرزندان خود در کشوری که دشمن اصلی ملت ماهست شده اند آیا بر این اساس سرمایه گذاری و هزینه رقمهای هنگفت برای ایجاد ضمینه اسکان دائمی خانواده خود خیانت به ملت و کشور و همکاری با دشمن نیست ؟