Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
در زمانهای دور یک تشکّل سیاسی از الاغ ملانصرالدین برای سخنرانی درباره تورم دعوت به عمل آورد. ملا هم یک دست کتشلوار نو برایش گرفت. الاغ ملا علیه رانت و فساد سخنرانی غرّایی کرد و مسئولین را بابت تورم شماتت نمود.
سال بعد ملا میخواست کتشلوار نو برای سخنرانیِ خرش بگیرد اما پول نداشت. ناچار به دوست خود گفت بیا برویم بانک بزنیم! دوستش گفت چه کاریست، به جایش بانک میزنیم! ملا گفت چه فرقی دارد؟ گفت اولی جرمش اعدام است، اما دومی هم خدمت به مردم است، هم هرچه خواستی میتوانی پول به دست بیاوری. فقط باید به خر خود بگویی به جای رانت و فساد، آدمفضاییها را مقصر بداند و از مسئولین تعریف و تمجید کند تا مجوز بگیری.
ملا پیشنهاد را قبول کرد و مجوز تاسیس بانک گرفت. آنچنان پول به حساب خودش واریز کرد که توانست نه تنها تعداد زیادی الاغ برای فرستادن به جلسات علمی تشکُّلات سیاسی خریداری کند، بلکه چند تشکّل سیاسی را هم از بیخ و بُن خرید!
یک روز ملا از دوستش پرسید چرا قیمت الاغ و کتشلوار اینقدر بالا رفته؟ دوستش در گوش او گفت چون عدهای به پول مفت دسترسی دارند. ملا به نشانه تاسف سری تکان داد و گفت: لعنت به این آدم فضاییها !
سال بعد ملا میخواست کتشلوار نو برای سخنرانیِ خرش بگیرد اما پول نداشت. ناچار به دوست خود گفت بیا برویم بانک بزنیم! دوستش گفت چه کاریست، به جایش بانک میزنیم! ملا گفت چه فرقی دارد؟ گفت اولی جرمش اعدام است، اما دومی هم خدمت به مردم است، هم هرچه خواستی میتوانی پول به دست بیاوری. فقط باید به خر خود بگویی به جای رانت و فساد، آدمفضاییها را مقصر بداند و از مسئولین تعریف و تمجید کند تا مجوز بگیری.
ملا پیشنهاد را قبول کرد و مجوز تاسیس بانک گرفت. آنچنان پول به حساب خودش واریز کرد که توانست نه تنها تعداد زیادی الاغ برای فرستادن به جلسات علمی تشکُّلات سیاسی خریداری کند، بلکه چند تشکّل سیاسی را هم از بیخ و بُن خرید!
یک روز ملا از دوستش پرسید چرا قیمت الاغ و کتشلوار اینقدر بالا رفته؟ دوستش در گوش او گفت چون عدهای به پول مفت دسترسی دارند. ملا به نشانه تاسف سری تکان داد و گفت: لعنت به این آدم فضاییها !