- چند راند باید بکنمت که بفهمی مال منی؟
ملافه رو روی سینه هام کشیدم.
- خیلی اشغالی دست از سرم بردار من نمیخوامت.
نیشخندی زد و پارچه ب قرمز رو جلوی صورتم گرفت.
- مهم نیست، این خون توئه. قبولش کن.
با گریه نوچی کردم که دوباره پاهامو باز کرد و دست کشید روی رون لزجم.
- پس باز میکنمت تا قبول کنی.
https://t.me/+4243dcpHC_NhMjZk
❌قرار بود فقط پسر عموش باشه ولی شد زیر خواب و تخت گرم کنش🙂
ملافه رو روی سینه هام کشیدم.
- خیلی اشغالی دست از سرم بردار من نمیخوامت.
نیشخندی زد و پارچه ب قرمز رو جلوی صورتم گرفت.
- مهم نیست، این خون توئه. قبولش کن.
با گریه نوچی کردم که دوباره پاهامو باز کرد و دست کشید روی رون لزجم.
- پس باز میکنمت تا قبول کنی.
https://t.me/+4243dcpHC_NhMjZk
❌قرار بود فقط پسر عموش باشه ولی شد زیر خواب و تخت گرم کنش🙂