رمانی از یک نویسندهٔ سوییسی میخوانم. یکی از شخصیتها به دیگری میگوید: «دلم برایت تنگ است، هرچند که کنار منی.» و منظورش این نیست که «چه خوب که کنار من هستی، کاش میشد بیشتر بمانی.» کاملاً برعکس، منظورش این است که «مدت هاست رفتهای، هرچند هنوز جسمت کنار من است. کاش نرفته بودی.» و من شدیدا درکش میکنم🥺
×Soltani×
@Godmakelove
×Soltani×
@Godmakelove