خامنهای و وارونهنمایی تحقیرها
#میراصغر_موسوی
کار خامنهای خیلی وقت است از گیر بودن در "سه راهی" و "دوراهی" گذشته و فقط و فقط یک راه پیشروی او باز است: سرنوشت رهبر ایران، چنان رقم خورده، که سرنوشت نورچشمی و یارانِدلبند و جگرگوشهها و اطرافیانِ مورد اعتمادش چون قاسم سلیمانی، ابراهیم رئیسی، هنیه، حسن نصرالله... و نیز گروههایی مانند "حزبالله" و "حشدالشعبی" و "حماس و جهاداسلامی" و... چنان شد.
شکست در تمام عرصهها کامل شده و هیچ امکان و فرصتی برای عرضاندام و قدرتنمایی چه در حوزه عمل و چه در حوزه دیپلماسی برای خامنهای وجود ندارد. سخنانی از این دست که او امروز بیان کرد، ممکن است برای آن تعداد نظامی که آنجا حضور داشتند، مشغله ذهنی ایجاد کند، اما برای هیچ کس دیگر موضوعیت ندارد. نه برای سپاهیان، نه سازمانهای امنیتی-اطلاعاتی و نه دولتیهایی که قدرت نقش آفرینی دارند- و از قضا امید خامنهای هم به آنان است و آنها اسب خود را زین کردهاند تا او را از این مهلکه به بیرون برند.
اما برای خامنهای هیچ راهی برای خروج از این وضعیت وجود ندارد.
خامنهای بهیاد دارد که آمریکایی و انگلیسیها اتاق خوابهای صدام حسین را هم زیرورو کردند. ملافههای تختخوابش را بلند کردند و تکاندند. پیش از این ماجرا، یکبار اتاقِ کنارِ اتاق خواب قذافی را با موشک زدند. و نزدیکتر از همه آن اتفاقها، کشته شدن نصرالله است که بالِ پرواز خامنهای بود.
خامنهای و نظام ورشکستهای که او آن را چنین اسقاط کرد، هیچ توانی برای مقاومت ندارد. ضمن اینکه بنیانها و قدرت اقتصادی کشور نابود و فلج گشته، قدرت نظامی آن نیز حتی برای نقش آفرینیِ بسیار ناچیز که بتواند چیزی را به نفع و سود خامنهای تغییر دهد امکان و توانی ندارد.
خامنهای همه این موارد شماره شده را میداند و تلخیِ زهرگونه آن را با تمام وجود چشیده و اکنون درماندهای است که در جمع گروهی نظامی اینچنین میتواند حقارتهایش را وارونهنمایی کند. اما نظامیها نیز مانند بقیه مردم میدانند: تو خالی درآمدن آن " وعده صادق 3 " پایان همه چیز است.
نظام ایران که توسط خامنهای رهبری میشود، چیزهای حداقلی حتی برای چانهزنی در مذاکرهای احتمالی در اختیار ندارد. به همین دلیل نیز پیشاپیش تسلیم است. و این تسلیم حس حقارت بیشتری بر روان رهبر ایران وارد خواهد کرد.
نوزده بهمن
#میراصغر_موسوی
کار خامنهای خیلی وقت است از گیر بودن در "سه راهی" و "دوراهی" گذشته و فقط و فقط یک راه پیشروی او باز است: سرنوشت رهبر ایران، چنان رقم خورده، که سرنوشت نورچشمی و یارانِدلبند و جگرگوشهها و اطرافیانِ مورد اعتمادش چون قاسم سلیمانی، ابراهیم رئیسی، هنیه، حسن نصرالله... و نیز گروههایی مانند "حزبالله" و "حشدالشعبی" و "حماس و جهاداسلامی" و... چنان شد.
شکست در تمام عرصهها کامل شده و هیچ امکان و فرصتی برای عرضاندام و قدرتنمایی چه در حوزه عمل و چه در حوزه دیپلماسی برای خامنهای وجود ندارد. سخنانی از این دست که او امروز بیان کرد، ممکن است برای آن تعداد نظامی که آنجا حضور داشتند، مشغله ذهنی ایجاد کند، اما برای هیچ کس دیگر موضوعیت ندارد. نه برای سپاهیان، نه سازمانهای امنیتی-اطلاعاتی و نه دولتیهایی که قدرت نقش آفرینی دارند- و از قضا امید خامنهای هم به آنان است و آنها اسب خود را زین کردهاند تا او را از این مهلکه به بیرون برند.
اما برای خامنهای هیچ راهی برای خروج از این وضعیت وجود ندارد.
خامنهای بهیاد دارد که آمریکایی و انگلیسیها اتاق خوابهای صدام حسین را هم زیرورو کردند. ملافههای تختخوابش را بلند کردند و تکاندند. پیش از این ماجرا، یکبار اتاقِ کنارِ اتاق خواب قذافی را با موشک زدند. و نزدیکتر از همه آن اتفاقها، کشته شدن نصرالله است که بالِ پرواز خامنهای بود.
خامنهای و نظام ورشکستهای که او آن را چنین اسقاط کرد، هیچ توانی برای مقاومت ندارد. ضمن اینکه بنیانها و قدرت اقتصادی کشور نابود و فلج گشته، قدرت نظامی آن نیز حتی برای نقش آفرینیِ بسیار ناچیز که بتواند چیزی را به نفع و سود خامنهای تغییر دهد امکان و توانی ندارد.
خامنهای همه این موارد شماره شده را میداند و تلخیِ زهرگونه آن را با تمام وجود چشیده و اکنون درماندهای است که در جمع گروهی نظامی اینچنین میتواند حقارتهایش را وارونهنمایی کند. اما نظامیها نیز مانند بقیه مردم میدانند: تو خالی درآمدن آن " وعده صادق 3 " پایان همه چیز است.
نظام ایران که توسط خامنهای رهبری میشود، چیزهای حداقلی حتی برای چانهزنی در مذاکرهای احتمالی در اختیار ندارد. به همین دلیل نیز پیشاپیش تسلیم است. و این تسلیم حس حقارت بیشتری بر روان رهبر ایران وارد خواهد کرد.
نوزده بهمن