⛔️مسجدآدم کش
در اطراف شهر ري مسجدي بود كه هر كس پاي در آن ميگذاشت، كشته ميشد. هيچكس جرأت نداشت پا در آن مسجد اسرارآميز بگذارد. مخصوصاً در شب هر كس وارد ميشد در همان دم از ترس ميمرد. شبي مرد مسافر غريبي از راه رسيد و يكسره از مردم سراغ مسجد را گرفت....
ادامه ی داستان
در اطراف شهر ري مسجدي بود كه هر كس پاي در آن ميگذاشت، كشته ميشد. هيچكس جرأت نداشت پا در آن مسجد اسرارآميز بگذارد. مخصوصاً در شب هر كس وارد ميشد در همان دم از ترس ميمرد. شبي مرد مسافر غريبي از راه رسيد و يكسره از مردم سراغ مسجد را گرفت....
ادامه ی داستان