Репост из: فری رمان | 🍫 FERY_ROMAN
Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
پوزخندی زد و سگگ کمربندشو باز کرد...🔞🫦
جلو اومد که از ترس به عقب قدم برداشتم.
_ چی میخوای از جونم! چرا منو دزدیدی!
روی صورتم خم شد و نفس داغش رو روی صورتم پخش کرد:
_ از خودت خودتو میخوام!
چشمام گرد شد که به کمرم چنگ زد و منو سمت خودش کشید:
_ با دیدنت زدم بالا دختر!
تا خواستم حرفی بزنم شلوار و شرتم رو پایین کشید که جیغی زدم ولی حس کردن چیزی...💦💦💦
https://t.me/+rPIBkS_dpGBjODdk
جلو اومد که از ترس به عقب قدم برداشتم.
_ چی میخوای از جونم! چرا منو دزدیدی!
روی صورتم خم شد و نفس داغش رو روی صورتم پخش کرد:
_ از خودت خودتو میخوام!
چشمام گرد شد که به کمرم چنگ زد و منو سمت خودش کشید:
_ با دیدنت زدم بالا دختر!
تا خواستم حرفی بزنم شلوار و شرتم رو پایین کشید که جیغی زدم ولی حس کردن چیزی...💦💦💦
https://t.me/+rPIBkS_dpGBjODdk