به آینور میگم دنیل حالت رو پرسید گفت چیزی لازم دارید یا نه (بهش گفته بودم رفتیم بیمارستان چون آینور حالش خوب نبود)
چند ثانیه زل زد بهم و گفت:"شوهر خودم اون شب زنگ نزد ببینه حالم چطوره"
دوستان همونطور که میبینید توی شوهر کردن براتون ریدن!
چند ثانیه زل زد بهم و گفت:"شوهر خودم اون شب زنگ نزد ببینه حالم چطوره"
دوستان همونطور که میبینید توی شوهر کردن براتون ریدن!