🍃🍃
حداقل دستمزد ۱۴۰۳ در برابر سیبزمینی شکست خورد
🖌نمایشِ فاجعهبارِ تحقیرِ طبقهٔ کارگر با آمارهای قلابی و بازیهای سیاسیِ پایانی ندارد. مرکز آمار ایران دیگر یک نهاد قابل اعتماد نیست بلکه به ابزاری در دس صاحبان قدرت بدل سده است تا فقر سیستماتیک را توجیه کند. انتشار رقمهای غیرواقعی از تورم، خط فقر و معیشت، یک ترفند معمول است تا بر چهرهی بیعدالتی عریان نقاب زده شود، تا معلوم نشود مردم گرسنگی میکشند و سایهٔ شومِ بحرانهای اقتصادی را از دیدگان جامعه پنهان سازد.
این آمارها چه نسبتی با واقعیتِ کارگری دارد که امروز حتی «سیبزمینی»—این نمادِ سادهٔ معیشت، این خوراک کارگران قرن نوزدهمی هم به کالایی لوکس تبدیل شده است؟ وقتی خانوادههای کارگری مجبورند میان «نان» و «دارو» یکی را انتخاب کنند، وقتی کودکانشان در سکوتِ گرسنه به مدرسه میروند، صحبت از تورمِ تکرقمی یا رشد اقتصادی، نه یک شوخی که اهانتی آشکار به شعور میلیونها انسان است. شورایعالی کار، به جای ایستادن در سنگر دفاع از حقوق کارگران، در باتلاق مذاکرات فرمالیته و افزایشهای چنددرصدی غرق شده است. افزایشی که حتی به قیمت یک وعده نان هم نمیرسد!
دستمزدِ عادلانه، با ارقام روشن و آشکار و درست مشخص میشود. دستمزد عادلانه بر اساس معیشت نه یک مطالبهٔ رفاهی، که معیارِ حداقلیِ زندگی است. مرگِ تدریجی کارگران، بازنشستگان و فرودستان زیر بار فشار گرانی سالهاست که آغاز شده است. معیشت و زندگی روز به روز دشوارتر میشود امروز یک کارگر به جای اعتراض به «بحران مسکن» از «بحران سیبزمینی» میگوید، این همان قلهی پیشرفت و استقلال و خودکفایی است که سالها با شعارهای دهن پرکن مردم را ریاضت دادند، این همان نظامی که انسان را تا به حضیض گرسنگی کشانده است
کارگران و بازنشستگان دیگر به بازیِ چند درصد افزایشِ سالانه تن نمیدهند! این چانهزنیهای صوری توهینی است به مردمی که هر روز از توان اقتصادیشان کاسته میشود.
سازوکار تعیین دستمزد بر اساس آمارهای دولتی فقط ادامهی فریب همیشگی است. تعیین دستمزد باید توسط نمایندگان واقعی کارگران، اقتصاددانان مردمی، و نهادهایی باشد که نسبت به کارگران و بازنشستگان متعهد باشند.
حداقل دستمزد شرط و حق اولیهٔ بقا است و باید میزان آن همراه با همخوانی با تورم واقعیِ ماهانه باشد.
اتحاد بازنشستگان
@etehad_bazn
حداقل دستمزد ۱۴۰۳ در برابر سیبزمینی شکست خورد
🖌نمایشِ فاجعهبارِ تحقیرِ طبقهٔ کارگر با آمارهای قلابی و بازیهای سیاسیِ پایانی ندارد. مرکز آمار ایران دیگر یک نهاد قابل اعتماد نیست بلکه به ابزاری در دس صاحبان قدرت بدل سده است تا فقر سیستماتیک را توجیه کند. انتشار رقمهای غیرواقعی از تورم، خط فقر و معیشت، یک ترفند معمول است تا بر چهرهی بیعدالتی عریان نقاب زده شود، تا معلوم نشود مردم گرسنگی میکشند و سایهٔ شومِ بحرانهای اقتصادی را از دیدگان جامعه پنهان سازد.
این آمارها چه نسبتی با واقعیتِ کارگری دارد که امروز حتی «سیبزمینی»—این نمادِ سادهٔ معیشت، این خوراک کارگران قرن نوزدهمی هم به کالایی لوکس تبدیل شده است؟ وقتی خانوادههای کارگری مجبورند میان «نان» و «دارو» یکی را انتخاب کنند، وقتی کودکانشان در سکوتِ گرسنه به مدرسه میروند، صحبت از تورمِ تکرقمی یا رشد اقتصادی، نه یک شوخی که اهانتی آشکار به شعور میلیونها انسان است. شورایعالی کار، به جای ایستادن در سنگر دفاع از حقوق کارگران، در باتلاق مذاکرات فرمالیته و افزایشهای چنددرصدی غرق شده است. افزایشی که حتی به قیمت یک وعده نان هم نمیرسد!
دستمزدِ عادلانه، با ارقام روشن و آشکار و درست مشخص میشود. دستمزد عادلانه بر اساس معیشت نه یک مطالبهٔ رفاهی، که معیارِ حداقلیِ زندگی است. مرگِ تدریجی کارگران، بازنشستگان و فرودستان زیر بار فشار گرانی سالهاست که آغاز شده است. معیشت و زندگی روز به روز دشوارتر میشود امروز یک کارگر به جای اعتراض به «بحران مسکن» از «بحران سیبزمینی» میگوید، این همان قلهی پیشرفت و استقلال و خودکفایی است که سالها با شعارهای دهن پرکن مردم را ریاضت دادند، این همان نظامی که انسان را تا به حضیض گرسنگی کشانده است
کارگران و بازنشستگان دیگر به بازیِ چند درصد افزایشِ سالانه تن نمیدهند! این چانهزنیهای صوری توهینی است به مردمی که هر روز از توان اقتصادیشان کاسته میشود.
سازوکار تعیین دستمزد بر اساس آمارهای دولتی فقط ادامهی فریب همیشگی است. تعیین دستمزد باید توسط نمایندگان واقعی کارگران، اقتصاددانان مردمی، و نهادهایی باشد که نسبت به کارگران و بازنشستگان متعهد باشند.
حداقل دستمزد شرط و حق اولیهٔ بقا است و باید میزان آن همراه با همخوانی با تورم واقعیِ ماهانه باشد.
اتحاد بازنشستگان
@etehad_bazn