My life


Гео и язык канала: Иран, Английский
Категория: Искусство


گاهی رفتن بدون وداع، امیدی میشه برای ادامه راه...

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Гео и язык канала
Иран, Английский
Категория
Искусство
Статистика
Фильтр публикаций


اگر یک مرد پارسا هفت بار نیز بیفتد، باز بر خواهد خاست؛ اما شریران در بلا سرنگون خواهند شد.
انجیل امثال 24:16


طبق کلام انجیل مسیح در آخرالزمان هفت مُهر را باز کرده که چهار مُهر اول چهار اسب و سوار را به نوبت آزاد میکند.

مُهر اول: اسب سفید، این سوار یک کمان در اختیار دارد و به او یک تاج داده می‌شود، و با خود بیماری و طاعون را به زمین می‌آورد.
مُهر دوم: اسب سرخ، به سوار اسب سرخ یک شمشیر بزرگ داده میشود تا با آن در زمین جنگ و کشتار به وجود بیاورد.
مُهر سوم: اسب سیاه، سوار این اسب هیچ جنگ افزاری ندارد و فقط یک ترازو در دست دارد، که با آن قحطی و گشنگی و تورم ایجاد کند.
مُهر چهارم: اسب رنگ پریده، سوارکار اسب چهارم "مرگ" نام دارد و با خود دروازه های جهان مرگ را به همراه دارد تا آدمیان را به سرزمین مردگان هدایت کند.

"Death on the Pale Horse"
By Benjamin West (1900)


"The Bath, Young Naiad"
By Paul Émile Chabas (1869–1937)


دیر می‌فهمم که کسی داره با من بدرفتاری می‌کنه؛ همیشه جا می‌خورم. انگار شر به‌نظرم غیر واقعیه.


"This kiss of the Siren"
Gustav wertheimer (1882)


"Born from the Sea"
By Filippo Carcano (1911)


سقوط آلبر کامو.pdf
2.4Мб
چون احتیاج داشتم که دوست داشته باشم و
دوستم داشته بشم، تصور کردم که عاشق شدم؛
به عبارت دیگه خودمو به حماقت زدم.

_آلبر کامو #معرفی_کتاب


این تابلو که عموما با نام "ازدواج نابرابر" شناخته میشود داستان ازدواجی پر از نارضایتی را روایت میکند، داماد فردی ثروتمند و کهنسال است که تا به‌حال دو ازدواج داشته که هردو عروس مرده اند، و حالا قصد ازدواج سوم را دارد و عروس که نارضایتی اش کاملا از چهره مشخص است به این ازدواج تن داده و دست به حلقه میبرد، مرد جوان که پشت عروس ایستاده و به عنوان مهمان افتخاری دعوت شده به نشانه مخالفت دست به سینه ایستاده و این فرد خودنگاره ای از نقاش است، همچنین دو بانوی پیر در پشت سر داماد، ارواح دو عروس قبلی هستند که با مخالفت نسبت به این وصلت مراسم را تماشا میکنند.

"Union mal assortie"
By Vasily Pukirev  (1862)


هر که با من نیست، بر ضد من است
و هر که با من جمع نکند، پراکنده می‌سازم.

انجیل مَتّی  30:12


"And There Was a Great Cry in Egypt"
By Arthur Hacker (1897)


"The Witch"
By Edgar Bundy (1896)


"Coreopsis"
By Julian Onderdonk (1919)


"Fall Landscape"
By Julian Onderdonk (1919)


توی این دنیا زندگی کردن کار خسته کننده ایه
هروقت دور و برت رو نگاه کنی، همیشه یکی هست که بخواد حالتو بگیره، اونم بدون هیچ دلیلی.


"Autumn Beeches"
By John Fabian Carlson (1908-15)


"A Romantic Walk"
By Max Ernst Pietschmann (1930)


جنگل نروژی.pdf
44.5Мб
اگر ذهنم رو آروم کنم، از هم فرو می پاشم.
همیشه اینطور زندگی کردم، و این تنها راهی
هست که برای ادامه زندگی بلدم.

_هاروکی موراکامی   #معرفی_کتاب


تا جایی که می‌تونستم نامه نوشتن بهت رو به تأخیر
انداختم، واسه تلافی، حالا بیا آشتی کنیم، باید اعتراف کنم
دلم برات تنگ شده.

جنگل نروژی - هاروکی موراکامی


منتظرِ جوابت موندن یکی از عذاب‌آورترین چیزهاییه که تجربه کرده‌م. دست‌کم بگو بدونم من اذیتت کردم یا نه.

جنگل نروژی - هاروکی موراکامی


"Moonlight"
By Nils Hans Christiansen (1850-1922)

Показано 20 последних публикаций.