🔴 ناقد دانا بلندت میکند، بر زمینت میزند نادانِ ذوب!
دربارۀ برخورد قضایی با دکتر رنانی عزیز
✍ وحید احسانی
👈بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم!
اگر تب داریم، اگر با بحرانهای زیادی مواجهیم، اگر اعتماد بخش بزرگی از جامعه را از دست دادهایم، اگر امور آنطور که دوست داشتیم، تصوّر میکردیم و وعدهاش را میدادیم پیش نمیروند و ...، به فکر اصلاح خودمان باشیم، نه شکستن آئینه!
مهتاب علّت مشکلات نیست، فقط آنها را نمایان میکند!
نکند آنچه بهعنوان «وضع مطلوب» سعی در حراستش داریم، «تاریکی» باشد؛ اینکه هیچ چراغی بر انحرافها نور نتاباند، هیچ آئینهای اشکالاتمان را نمایاند و هیچ دلسوزی رو به ترکستانبودن مسیرمان را هشدار ندهد!
دو راه کلّی پیش رو داریم، یا خودمان را اصلاح کنیم یا اوضاع را با «زور» کنترل، یعنی چراغها را خاموش کنیم، آئینهها را بشکنیم و به مهتاب بهعنوان علّت مشکلاتی که دیده میشوند بد بگوییم!
چقدر یادآوری این جملۀ بنیانگذار نظام موضوعیت پیدا کرده است: « «با زورْ یک مملکتی را میخواهید اداره کنید؟! و الله با زور نمیشود؛ یک قدری اصلاح کنید خودتان را؛ یک قدری اوضاع خودتان را درست بکنید» (۱۸ شهریور ۱۳۴۳، مسجد اعظم قم)
درست است که مخاطب مستقیم جملۀ بالا رژیم موروثی پهلوی بود، امّا مگر جز این است که منطق آن عمومیت دارد؟!
مگر چند نفر مثل دکتر رنانی داریم؟! این قدر دلسوز، این قدر باسواد، این قدر وجدان اجتماعی، این قدر پرتلاش و کنشگر، آن هم کنشگر مدنی و مرزی [1].
روشنفکر آزادهای که ازیکسو، با نقد دلسوزانۀ حاکمان نهتنها خود را از رانت محروم بلکه مغضوب ساختار رسمی ساخته و ازسوی دیگر، با تأکید صریح بر خطابودن آشوب و انقلاب و پسروی چشمگیر ایران درصورت فروپاشی نظام و نیز با شفافکردن مرزش با براندازان، نهتنها از مسیر قهرمان تودهها شدن فاصله گرفته بلکه خود را در معرض تهمت و توهین مخالفان مغرض یا هیجانزده قرار داده است.
در بحبوحه اعتراضات و اغتشاشات سال 1401، دکتر رنانی بههمراه یکی دیگر از اندیشمندان دلسوز و آزاده، بهصورت مجازی در یکی از کلاسهای درس مقطع کارشناسی دانشگاه رازی حاضر شدند و با دانشجویان به گفتگو پرداختند. آن دو بزرگوار ضمن موافقت با بسیاری از گلایههای برحق دانشجویان و همدردی با آنان، سعی داشتند با آنها ارتباط بگیرند، آرامشان کنند و به آنها بفهمانند که آشوب راهحل نیست و فقط ممکن است اوضاع را خرابتر کند.
این کلاس گام اوّل و آزمایشی از طرح گستردهتری بود، قرار بود این طرح با همکاری طیف بیشتری از اندیشمندان مستقل در کلاسهای دانشگاههای کشور پیگیری شود.
گاهی در برخی جلسات و کنشگریهای غیرعلنی (شامل کلاس مذکور)، با خودم میگویم ایکاش نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و دلواپس این جلسه یا گفتگو را شنود کنند تا بفهمند برخی منتقدان دلسوز چگونه مخفیانه تلاش دارند جامعه را آرام کنند و روزنهای بگشایند.
متأسفانه ساختار رسمی ارتباطش را با بخش قابل توجّهی از جامعه (بهویژه جوانان) بهکلّی از دست داده است و در مسیری حرکت میکند که تشدیدکنندۀ این شکاف است [1]. در چنین فضا و قطبیّتی، اندک نخبگان دلسوزی وجود دارند که خطرش را به جان پذیرفته و تلاش میکنند با بخش فاصلهگرفتۀ جامعه ارتباط بگیرند و شکاف حکومت-جامعه را کم کنند. دکتر رنانی یکی از سرآمدان چنین نخبگانی بوده است.
همواره یکی از پیامدهای جانبیِ مطالعۀ آثار دکتر رنانی برایم این بوده که احساس میکردم فضای آزادی بیان آن قدرها هم بسته نیست، بههرحال، دلسوزانی هم هستند که نقدهایشان را خردمندانه مطرح میکنند و تحمّل میشوند و نتیجه میگرفتم «پس برای نقد و کنشگری مدنی مجالی ولو اندک فراهم است؛ سایرین هم باید راهش را یاد بگیرند».
اگر بخواهم مانند برخی دیگر خیلی خوشبینانه نگاه کنم، مشکل ساختار رسمی با دکتر رنانی فقط به برخی الفاظ و جملههای نسبتاً تند او مربوط میشود و نه نفس نقّادی دلسوزانۀ او، امّا در این صورت، به چنین کارهایی نیاز نبود، کافی بود دو سه جلسه دوستانه با ایشان گفتگو کنند و بخواهند عبارتهای مشخصی را اصلاح کند.
در پایان:
ناقد دانا که غم جان بود، بهتر از آن ذوب که نادان بود!
پانویسها
[1] دکتر مقصود فراستخواه چنین کنشگرانی را «کنشگر مرزی» مینامد، کسانی که در مرز میان دیوان دولت و ایوان جامعه تردد و شکاف فیمابین را کم میکنند.
[2] به نظرم، تأیید صلاحیت دکتر پزشکیان گام خوب و امیدوارکنندهای برای ترمیم این مسیر بود که البته نتیجۀ کار به چگونگی عملکرد او و نیز تعامل حکومت با دولت بستگی زیادی دارد.
کانال وحید احسانی
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷
دربارۀ برخورد قضایی با دکتر رنانی عزیز
✍ وحید احسانی
👈بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم!
اگر تب داریم، اگر با بحرانهای زیادی مواجهیم، اگر اعتماد بخش بزرگی از جامعه را از دست دادهایم، اگر امور آنطور که دوست داشتیم، تصوّر میکردیم و وعدهاش را میدادیم پیش نمیروند و ...، به فکر اصلاح خودمان باشیم، نه شکستن آئینه!
مهتاب علّت مشکلات نیست، فقط آنها را نمایان میکند!
نکند آنچه بهعنوان «وضع مطلوب» سعی در حراستش داریم، «تاریکی» باشد؛ اینکه هیچ چراغی بر انحرافها نور نتاباند، هیچ آئینهای اشکالاتمان را نمایاند و هیچ دلسوزی رو به ترکستانبودن مسیرمان را هشدار ندهد!
دو راه کلّی پیش رو داریم، یا خودمان را اصلاح کنیم یا اوضاع را با «زور» کنترل، یعنی چراغها را خاموش کنیم، آئینهها را بشکنیم و به مهتاب بهعنوان علّت مشکلاتی که دیده میشوند بد بگوییم!
چقدر یادآوری این جملۀ بنیانگذار نظام موضوعیت پیدا کرده است: « «با زورْ یک مملکتی را میخواهید اداره کنید؟! و الله با زور نمیشود؛ یک قدری اصلاح کنید خودتان را؛ یک قدری اوضاع خودتان را درست بکنید» (۱۸ شهریور ۱۳۴۳، مسجد اعظم قم)
درست است که مخاطب مستقیم جملۀ بالا رژیم موروثی پهلوی بود، امّا مگر جز این است که منطق آن عمومیت دارد؟!
مگر چند نفر مثل دکتر رنانی داریم؟! این قدر دلسوز، این قدر باسواد، این قدر وجدان اجتماعی، این قدر پرتلاش و کنشگر، آن هم کنشگر مدنی و مرزی [1].
روشنفکر آزادهای که ازیکسو، با نقد دلسوزانۀ حاکمان نهتنها خود را از رانت محروم بلکه مغضوب ساختار رسمی ساخته و ازسوی دیگر، با تأکید صریح بر خطابودن آشوب و انقلاب و پسروی چشمگیر ایران درصورت فروپاشی نظام و نیز با شفافکردن مرزش با براندازان، نهتنها از مسیر قهرمان تودهها شدن فاصله گرفته بلکه خود را در معرض تهمت و توهین مخالفان مغرض یا هیجانزده قرار داده است.
در بحبوحه اعتراضات و اغتشاشات سال 1401، دکتر رنانی بههمراه یکی دیگر از اندیشمندان دلسوز و آزاده، بهصورت مجازی در یکی از کلاسهای درس مقطع کارشناسی دانشگاه رازی حاضر شدند و با دانشجویان به گفتگو پرداختند. آن دو بزرگوار ضمن موافقت با بسیاری از گلایههای برحق دانشجویان و همدردی با آنان، سعی داشتند با آنها ارتباط بگیرند، آرامشان کنند و به آنها بفهمانند که آشوب راهحل نیست و فقط ممکن است اوضاع را خرابتر کند.
این کلاس گام اوّل و آزمایشی از طرح گستردهتری بود، قرار بود این طرح با همکاری طیف بیشتری از اندیشمندان مستقل در کلاسهای دانشگاههای کشور پیگیری شود.
گاهی در برخی جلسات و کنشگریهای غیرعلنی (شامل کلاس مذکور)، با خودم میگویم ایکاش نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و دلواپس این جلسه یا گفتگو را شنود کنند تا بفهمند برخی منتقدان دلسوز چگونه مخفیانه تلاش دارند جامعه را آرام کنند و روزنهای بگشایند.
متأسفانه ساختار رسمی ارتباطش را با بخش قابل توجّهی از جامعه (بهویژه جوانان) بهکلّی از دست داده است و در مسیری حرکت میکند که تشدیدکنندۀ این شکاف است [1]. در چنین فضا و قطبیّتی، اندک نخبگان دلسوزی وجود دارند که خطرش را به جان پذیرفته و تلاش میکنند با بخش فاصلهگرفتۀ جامعه ارتباط بگیرند و شکاف حکومت-جامعه را کم کنند. دکتر رنانی یکی از سرآمدان چنین نخبگانی بوده است.
همواره یکی از پیامدهای جانبیِ مطالعۀ آثار دکتر رنانی برایم این بوده که احساس میکردم فضای آزادی بیان آن قدرها هم بسته نیست، بههرحال، دلسوزانی هم هستند که نقدهایشان را خردمندانه مطرح میکنند و تحمّل میشوند و نتیجه میگرفتم «پس برای نقد و کنشگری مدنی مجالی ولو اندک فراهم است؛ سایرین هم باید راهش را یاد بگیرند».
اگر بخواهم مانند برخی دیگر خیلی خوشبینانه نگاه کنم، مشکل ساختار رسمی با دکتر رنانی فقط به برخی الفاظ و جملههای نسبتاً تند او مربوط میشود و نه نفس نقّادی دلسوزانۀ او، امّا در این صورت، به چنین کارهایی نیاز نبود، کافی بود دو سه جلسه دوستانه با ایشان گفتگو کنند و بخواهند عبارتهای مشخصی را اصلاح کند.
در پایان:
ناقد دانا که غم جان بود، بهتر از آن ذوب که نادان بود!
پانویسها
[1] دکتر مقصود فراستخواه چنین کنشگرانی را «کنشگر مرزی» مینامد، کسانی که در مرز میان دیوان دولت و ایوان جامعه تردد و شکاف فیمابین را کم میکنند.
[2] به نظرم، تأیید صلاحیت دکتر پزشکیان گام خوب و امیدوارکنندهای برای ترمیم این مسیر بود که البته نتیجۀ کار به چگونگی عملکرد او و نیز تعامل حکومت با دولت بستگی زیادی دارد.
کانال وحید احسانی
👈👥 🗣 رسانه ماباشید
دیده بان ایران، رسانه مستقل ایرانیان
🇮🇷 @Didehban_Iran 🇮🇷