وحدت

نماز و نیایش آن است که
ساکنِ حریمِ خلوتِ دل شوی
هیچ ندانی
هیچ نباشی
هیچ نجویی

روپرت اسپایرا

۱۳ قانون جهان هستی 
قانون جذب
قانون شکرگزاری
قانون ارتعاش
قانون عمل
قانون کارما
قانون باور
قانون بخشش
قانون ارسال انرژی
قانون نسبیت
قانون قطبیت
قانون ریتم
قانون جنسیت
قانون عشق

بدان كه راه خدا ،
نه از جهت راست است
و نه از جهت چپ
و نه بالا
و نه زير
و نه دور
و نه نزديك.
راه خدا در دل است
و يك قدم است
خود را از همه آلودگی ها بَرى و پاك كن
و بالاترين رذيلت كه منيت است
و آن اساس تمام بدبختی هاست ،
از خود بريز و آن گاه به جوار قرب حركت كن.

#عين_القضات_همداني

💜

هر وقت نگران یا دلواپس می‌شوی،

هدف بیرونی بر تو غالب شده
و تو هدف درونی خودت را فراموش کرده‌ای،

تو فراموش کرده‌ای که اصل،
حالت و وضعیت آگاهی توست،
و همه چیز دیگر فرعی هستند.

#اکهارت_تول

شما یک اهن ربای زنده هستید
به این جمله فکر کنید...!

مقیاس کارداشف
نیکلای کارداشف ستاره شناس روس  تمدن های فرازمینی را به سه دسته تقسیم کرد
پژوهش های این دانشمند، سر آغازی بر فعالیت های اتحاد جماهیر شوروی در جستجوی زندگی هوشمند فرازمینی بود
طبق مقیاس کارداشف تمدن هایی در کیهان وجود دارند که تمام گونه های انرژی در سیاره خود را به تسخیر در آورده و از آن استفاده می‌کنند/ آنها گونه نوع ۱ هستند
گونه ۱ بر خرد جمعی مبتنی بر جهان متحد استوار است
گونه ۲ ستاره خود را تسخیر کرده و بر تمام انرژی آن احاطه دارند / قدرت این تمدن ها از لحاظ تکنولوژی و منابع بسیار زیاد است و ما انسان ها را به راحتی لِه خواهند کرد

جالب است بدانید تمدن هایی وجود دارد که به تکنولوژی ضد جاذبه دست یافته و از کرمچاله ها برای جا به جایی در کهکشان استفاده میکنند ..
آنها تمام انرژی کهکشان را مسخر خویش کرده اند و نکته ترسناک‌تر اینکه آنها قادرند از پیکر خود، آگاهی استخراج کنند و هدف غایی آنها رسیدن به جاودانگی است / این تمدن ها در مقیاس کارداشف تمدن نوع ۳ هستند
مقیاس کارداشف به همینجا محدود می‌شود. اما بعدها دانشمندان به این مقیاس افزودند..
بر خلاف تمدن نوع ۳ که از کرمچاله بهره میبرد، اما نمی‌تواند آن را ایجاد کند، تمدن نوع ۴ قادر به ایجاد کرم چاله هاس
تمدن ۴ انرژی سوپرنواها در کیهان را تسخیر کرده! گفته میشود فرشتگان، نگهبانان بر تمدن های سطح صفر (ما انسان ها) ازین نوع تمدن هستند
تمدن ۵ یا تمدّنِ چندجهانی می‌تواند میانِ جهان‌ها حرکت کند.
تمدن گونه ۵، از سفید چاله ها برای دریافت انرژی بهره می‌برد.
حالا تمدنی را فرض کنید که به ابعادی بیش از ۳ بعد دسترسی دارند / آنها قادرند در خط زمان به جلو و عقب حرکت کنند
بله، آنها تمدن نوع ۶ هستند و قادرند تمام انرژی یک کیهان را تسخیر کنند / سیاه‌چاله ها به نوعی پا دری این نوع تمدن محسوب می‌شود

و اما تمدن آفرینشگر که هیچ تمدنی به جایگاهشان نخواهد رسید گونه نوع ۷ هستند

این تمدن ناشناخته است

آنها خالقانِ انرژی - ماده - قوانین طبیعی - زمان - فضا و  ابعاد در جایگاه و قلمرو خود هستند

جالب اینکه ما انسان ها هنوز تمدن نوع ۱ هم نیستیم

ما طبیعت را تخریب میکنیم و در بهرمندی از انرژی محدودیت داریم و با هم متحد نیستیم

ما بیمار می‌شویم و حتی قادر به حفاظت از سیاره کوچک خود نیستیم

یک حیوان به شدت تانتریک زندگی میکند چون ذهن ندارد. وقتی که ذهن نباشد، گذشته و آینده محو میشوند و تنها زمان حال میماند. حیوان فقط در زمان حال زندگی میکند بنابراین رنج نمیکشد. میتواند درد بکشد اما رنج نمیکشد. وقتیکه شما درد را قضاوت میکنید، تبدیل به رنج میشود. حیوان درد را قضاوت نمیکند. چون قضاوت یکی از عملکرد های ذهن است. یک حیوان و یک انسان را در نظر بگیرید که در یک زمان به یک میزان از چیزی درد میکشند. مثلا در آن واحد در یک حادثه دچار شکستگی دست میشوند. حیوان درد را حس میکند اما هیچ قضاوتی درباره ی آن ندارد. فقط یک احساس است که کم و زیاد میشود و در وضعیت هایی سبک و سنگین‌ میشود و سرانجام بهبود می یابد. اما انسان بعد از دریافت حس درد، آن را قضاوت میکند: تا کی قرار است این درد ادامه پیدا کند؟ چرا مراقب نبودم و این بلا را سر خودم آوردم؟ اگر تا دو هفته ی دیگر خوب نشوم نمی توانم در آن مسافرت جمعی مشارکت کنم، چرا این بلاها فقط سر من‌ می آید؟ چه حیف شد ان مسابقه ی فوتبال را از دست دادم، اگر درد ادامه پیدا کند نمیتوانم بخوابم و بنابراین فردا امتحانم خوب نمیشود و....
از لحظه ای که درد قضاوت میشود، تبدیل به رنج میگردد.

در شکم مادر جفت را رها می کنی
و به دنیای بزرگتر میروی
این بار جسم را بر زمین رها می کنی
و باز هم به جهان بزرگتر میروی
و آنجا خود را از خویش رها میکنی
و به آن بزرگ ترین می پیوندی