مرد دوست داشتنی من
کمی از شعرهایم پایت را بیرون بگذار
کمی حوالی من قدم بزن
کمی نگاهم کن ...
بگو که ...
موهای روی پیشانی ام زیباتر می کند
بگذار..
کمی خون بدود میان گونه هایم
من برایت شعرمی خوانم..
تو قربان و صدقه ی لهجه ی شیرازی ام برو
من قافیه را گم کنم ...
آنقدر نگاهت را میان قد و بالایم
بچرخان تا سینی چای را از دست بدهم
عطر بهارنارنج...
دستانت، دستانم
آغوش...
بگذار تا بگذریم ...
مردشعر من
برایت قهوه به فنجان خیال ریخته ام
عصرانه بنوش.....
#غزل_چاووش
@captionkhaas
کمی از شعرهایم پایت را بیرون بگذار
کمی حوالی من قدم بزن
کمی نگاهم کن ...
بگو که ...
موهای روی پیشانی ام زیباتر می کند
بگذار..
کمی خون بدود میان گونه هایم
من برایت شعرمی خوانم..
تو قربان و صدقه ی لهجه ی شیرازی ام برو
من قافیه را گم کنم ...
آنقدر نگاهت را میان قد و بالایم
بچرخان تا سینی چای را از دست بدهم
عطر بهارنارنج...
دستانت، دستانم
آغوش...
بگذار تا بگذریم ...
مردشعر من
برایت قهوه به فنجان خیال ریخته ام
عصرانه بنوش.....
#غزل_چاووش
@captionkhaas