امروز صبح رفتم خونه یکی از مشتریهام، من فقط همون لحظه اول ایشون رو دیدم و تا ظهر که کارم تموم شد دیگه ندیدمشون، وقتی کارم تموم شد چند بار صداشون کردم و جوابی ندادن، اولش نگران شدم ولی بعد فاکتور رو نوشتم و گذاشتم رو میز و از خونه اومدم بیرون.
ساعت ۵ عصر زنگ زد و کلی عذرخواهی کرد، گفت شرمنده من تا الان خواب بودم و الان از گرسنگی بیدار شدم اومدم یه چیزی بخورم که فاکتور شما رو دیدم و یادم افتاد شما صبح اومدی خونه برای پیانو، من دو شب پشت سر هم شیفت بودم و صبح از خستگی بیهوش شدم.
ایشون یکی از افراد کادر درمان هستن.
✍پیانیست
@cappuccino_plus
ساعت ۵ عصر زنگ زد و کلی عذرخواهی کرد، گفت شرمنده من تا الان خواب بودم و الان از گرسنگی بیدار شدم اومدم یه چیزی بخورم که فاکتور شما رو دیدم و یادم افتاد شما صبح اومدی خونه برای پیانو، من دو شب پشت سر هم شیفت بودم و صبح از خستگی بیهوش شدم.
ایشون یکی از افراد کادر درمان هستن.
✍پیانیست
@cappuccino_plus