من آدم جلوی کسی رو گرفتن نیستم، آدم سد راه کسی شدن برای نرفتن، آدم کشیدن چمدون از دستهای یکی، آدم اینکه تویی که داری میری رو از پشت بغل کنم و بگم نرو. من فقط آدم وایستادن نگاه کردنم، آدم دست و پنجه نرم کردن با نبودنها، آدم راحت دل کندن از دل کندهها.