من چه حرف بزنم و چه سکوت کنم، همون چیزی هستم که میخواد باشه. نه یه شعار سطحی و نه یه قاب بدون حرف. برای من، دنبال کردن قدمهای کسی یعنی غباری که نفس تازه رو ازم میگیره. من دست کسی رو نخواهم گرفت. دنبالهی راه کسی رو نخواهم رفت. جای پاهای کسی رو طی نمیکنم. گاهی از خودم فاصله میگیرم و به هر چیزی که نفسکشیدن رو برام تداعی میکنه، از رو به رو نگاه میکنم. بهشون تهمت میزنم؛ بازخواستشون میکنم؛ و براشون بهانه میتراشم. اونا هم با قدرت و سماجت ادامه میدن؛ در مقابلم میایستن؛ و در برابرم از من محافظت میکنن. من رو به خودم دعوت میکنن و دستم رو میگیرن و وجودم رو برام پناه میکنن. بیفاصله.