Видео недоступно для предпросмотра
Смотреть в Telegram
آلبرت اینشتین با نظریهی نسبیت خود، مفهوم سنتی زمان را به چالش کشید و دیدگاه تازهای را دربارهی طبیعت آن ارائه داد. به گفتهی وی زمان، به شکلی که ما آن را به عنوان یک جریان پیوسته و خطی تجربه میکنیم، شاید چیزی جز یک توهم نباشد. از نظر او، گذشته، حال و آینده، همانطور که ما آنها را درک میکنیم، همه در واقع همزمان وجود دارند. در این دیدگاه، زمان به شکلی ثابت و از پیش تعیین شده، همانند مکان، وجود دارد و جریان یافتن آن نتیجهای از درک ذهنی ماست، نه یک واقعیت فیزیکی.
او در نامهای به یکی از دوستانش در خصوص مرگ، نوشت که در واقع، افرادی که از این دنیا میروند “نرفتهاند”، بلکه همچنان در بخشی دیگر از فضای-زمان وجود دارند. این بیان اینشتین میتواند گواهی بر این باشد که از نظر او، زمان چیزی بیش از یک توهم نیست و اینکه همهی نقاط زمانی در واقع همزمان هستند، هرچند ما در ذهن و درک خود آن را به صورت خطی تجربه میکنیم.
بنابراین، از دیدگاه اینشتین، زمان مطلق و واقعی نیست، بلکه درک ما از آن نتیجهی محدودیتهای حسی و ذهنی ماست. نظریات او دربارهی زمان نه تنها در فیزیک، بلکه در فلسفه و فهم ما از واقعیت نیز تأثیر عمیقی بر جای گذاشته است.
🆔 @big_bangpage
او در نامهای به یکی از دوستانش در خصوص مرگ، نوشت که در واقع، افرادی که از این دنیا میروند “نرفتهاند”، بلکه همچنان در بخشی دیگر از فضای-زمان وجود دارند. این بیان اینشتین میتواند گواهی بر این باشد که از نظر او، زمان چیزی بیش از یک توهم نیست و اینکه همهی نقاط زمانی در واقع همزمان هستند، هرچند ما در ذهن و درک خود آن را به صورت خطی تجربه میکنیم.
بنابراین، از دیدگاه اینشتین، زمان مطلق و واقعی نیست، بلکه درک ما از آن نتیجهی محدودیتهای حسی و ذهنی ماست. نظریات او دربارهی زمان نه تنها در فیزیک، بلکه در فلسفه و فهم ما از واقعیت نیز تأثیر عمیقی بر جای گذاشته است.
🆔 @big_bangpage