Репост из: آرزوهای زیبا
مادربزرگ همیشه دلش میخواست
یک نفرازآن خانه ی قدیمی
نجاتش بدهد
چون احساس تنهایی میکرد
ما اما آپارتمان نشین های
افسرده ای بودیم که شبها دررویا
خواب حیاط بزرگ وحوض وایوان
میدیدیم
@arezohayeziba
یک نفرازآن خانه ی قدیمی
نجاتش بدهد
چون احساس تنهایی میکرد
ما اما آپارتمان نشین های
افسرده ای بودیم که شبها دررویا
خواب حیاط بزرگ وحوض وایوان
میدیدیم
@arezohayeziba