شال و کلاه کردم رفتم داخل شهر
که لباس های عیدم رو بخرم..
یه پیرهن سفید دیدم،خیلی به دلم نشست
رفتم تو مغازه..
آقا؟؟داداش؟؟ این پیراهن سفیده که تو ویترین گذاشتی رو میاری یه امتحانی کنم؟
فروشنده گفت این پیراهن،هم رنگ سفید داره هم رنگ مشکی
میخوای جفتشو بدم امتحان کنی؟؟
گفتم برادر من مشکی چیه آخه؟ عیده ها...
مگه عیدم آدم مشکی میپوشه؟؟
پیرهن سفید رو گرفتم و رفتم تو اتاق پرو که امتحان کنم...
همینجور که داشتم دکمه های پیرهن رو میبستم
تو آینه خودم رو نگاه کردم،یه لحظه کنار خودم تصورش کردم،کنارم وایساده بود
اومد یقه پیرهنم رو درست کرد،دکمه بالای پیرهنم رو بست چین و چروکای روی پیرهن رو مرتب کرد
صداش پیچید تو گوشم که با همون لحن بچه گونش تصدقم میرفت و میگفت خوشتیپ کی بودی شما؟چقدر سفید بهت میاد،ایشالا لباس دامادیتو ببینم
یه لحظه به خودم اومدم
دیدم فروشنده داره در میزنه، داداش چی شد؟اندازست؟سایزش خوبه؟دوباره آینه رو نگاه کردم
اما دیگه نبود،رفته بود
همینجور که نگاهم تو آینه بود بغض کردم
به خودم گفتم یعنی دیگه نیست ؟
دیگه نیست وقتی لباس میخرم تصدقم بره؟؟
دیگه نیست نظر بده،بیاد بگه سفید بهم میاد یا نه؟؟
فروشنده:آقا؟؟؟داداش؟؟خوبی؟؟چی شد؟؟
رفتی اون تو موندی چرا؟زنده ای؟؟؟
یه قطره اشک از گوشه چشمم اومد
پیرهن رو در آوردم،اومدم بیرون
گفتم آقا سایزش خوبه عالیه فقط همین سایز رو رنگ مشکیشو میبرم
تعجب کرد،گفت داداش تو مه الان گفتی مشکی...
گفتم بهم میاد داداش
مشکی خیلی به حال و روز زندگیم میاد
میدونی...از وقتی رفت
همه چی برام مشکی و سیاه شد
زندگیم سیاه شد
قلبم سیاه شد
دنیام سیاه شد
حالا ام این پیراهن رو مشکی برمیدارم که با روزگارم ست شه🖤
#امیرعلی_اسدی
✅amiraliasadi2368 ✅
که لباس های عیدم رو بخرم..
یه پیرهن سفید دیدم،خیلی به دلم نشست
رفتم تو مغازه..
آقا؟؟داداش؟؟ این پیراهن سفیده که تو ویترین گذاشتی رو میاری یه امتحانی کنم؟
فروشنده گفت این پیراهن،هم رنگ سفید داره هم رنگ مشکی
میخوای جفتشو بدم امتحان کنی؟؟
گفتم برادر من مشکی چیه آخه؟ عیده ها...
مگه عیدم آدم مشکی میپوشه؟؟
پیرهن سفید رو گرفتم و رفتم تو اتاق پرو که امتحان کنم...
همینجور که داشتم دکمه های پیرهن رو میبستم
تو آینه خودم رو نگاه کردم،یه لحظه کنار خودم تصورش کردم،کنارم وایساده بود
اومد یقه پیرهنم رو درست کرد،دکمه بالای پیرهنم رو بست چین و چروکای روی پیرهن رو مرتب کرد
صداش پیچید تو گوشم که با همون لحن بچه گونش تصدقم میرفت و میگفت خوشتیپ کی بودی شما؟چقدر سفید بهت میاد،ایشالا لباس دامادیتو ببینم
یه لحظه به خودم اومدم
دیدم فروشنده داره در میزنه، داداش چی شد؟اندازست؟سایزش خوبه؟دوباره آینه رو نگاه کردم
اما دیگه نبود،رفته بود
همینجور که نگاهم تو آینه بود بغض کردم
به خودم گفتم یعنی دیگه نیست ؟
دیگه نیست وقتی لباس میخرم تصدقم بره؟؟
دیگه نیست نظر بده،بیاد بگه سفید بهم میاد یا نه؟؟
فروشنده:آقا؟؟؟داداش؟؟خوبی؟؟چی شد؟؟
رفتی اون تو موندی چرا؟زنده ای؟؟؟
یه قطره اشک از گوشه چشمم اومد
پیرهن رو در آوردم،اومدم بیرون
گفتم آقا سایزش خوبه عالیه فقط همین سایز رو رنگ مشکیشو میبرم
تعجب کرد،گفت داداش تو مه الان گفتی مشکی...
گفتم بهم میاد داداش
مشکی خیلی به حال و روز زندگیم میاد
میدونی...از وقتی رفت
همه چی برام مشکی و سیاه شد
زندگیم سیاه شد
قلبم سیاه شد
دنیام سیاه شد
حالا ام این پیراهن رو مشکی برمیدارم که با روزگارم ست شه🖤
#امیرعلی_اسدی
✅amiraliasadi2368 ✅