عکسها و مطالب جلوی چشمم ویراژ می دهند.
هر کدام، چالهای هستند که من را در هزارتوی تاریخ همین دیروز فرو ببرند.
تاریخ معاصر خطرناک است. کوروش را راحتتر می توان نام برد به عنوان پژوهش، تا این چهرههای دست سوم این اواخر!
هی ورق می زنم ورق می زنم.
وقت چایم می گذرد. وقت فلان هم می گذرد. سعی می کنم از صفحهای که بلندیهای طوفان خیز امیلی برونته را حسن شهباز ترجمه و تلخیص کرده بگذرم، فعلا مجله صحافی شده اطلاعات کودکان پسران نیمه دوم چهل و دو دستم است. مابقی در دسترس نیست.
کاغذها زیر دستم تهدید به پارگی می کنند، احساسم مچاله می شود در هر ضربان برگ زرد مجله که پسران و دخترانش، پیران و پیشکسوتان شدهاند و ماندگار.
دنبال همکاران آقا بیژن می گردم.
وای! حسین مشیرالدوله شش ماه مرخصی گرفت تا در خانه قوانین محاکمات را بنویسد!
وای عکس شهرخ پیرنیا فرزند داوود پیرنیا، ( اشتباه نمک مطبوعات است و شاهرخ نوشته)
وای اشرف و افسر عمید و مینا کامران گویندگان خوش صدای برنامه کودک رادیو.
کار دانشکده صدا و سیما با آن اساتید زبردست را دارم انجام می دهم هنوز هم حقوق کودک رعایت نمی شود....
هر کدام، چالهای هستند که من را در هزارتوی تاریخ همین دیروز فرو ببرند.
تاریخ معاصر خطرناک است. کوروش را راحتتر می توان نام برد به عنوان پژوهش، تا این چهرههای دست سوم این اواخر!
هی ورق می زنم ورق می زنم.
وقت چایم می گذرد. وقت فلان هم می گذرد. سعی می کنم از صفحهای که بلندیهای طوفان خیز امیلی برونته را حسن شهباز ترجمه و تلخیص کرده بگذرم، فعلا مجله صحافی شده اطلاعات کودکان پسران نیمه دوم چهل و دو دستم است. مابقی در دسترس نیست.
کاغذها زیر دستم تهدید به پارگی می کنند، احساسم مچاله می شود در هر ضربان برگ زرد مجله که پسران و دخترانش، پیران و پیشکسوتان شدهاند و ماندگار.
دنبال همکاران آقا بیژن می گردم.
وای! حسین مشیرالدوله شش ماه مرخصی گرفت تا در خانه قوانین محاکمات را بنویسد!
وای عکس شهرخ پیرنیا فرزند داوود پیرنیا، ( اشتباه نمک مطبوعات است و شاهرخ نوشته)
وای اشرف و افسر عمید و مینا کامران گویندگان خوش صدای برنامه کودک رادیو.
کار دانشکده صدا و سیما با آن اساتید زبردست را دارم انجام می دهم هنوز هم حقوق کودک رعایت نمی شود....