پنجره جنوبی (@Xuroman).pdf
پنجره جنوبی (@Xuroman)
🌾رمان: #پنجره_جنوبی
نویسنده: #بهارلویی
ژانر: #عاشقانه #راز_آلود #معمایی #پیشنهادی
خلاصه:
گلبو که در عین داشتن یه خانوادهی سرشناس ولی مثل یه بچهی یتیم زندگی کرده و سال ها با مادرش که خونبس بوده توی مشکلات زیادی دست و پا زدن
حالا مادر گلبو بیماره و برای پول عملش گلبو باید با علیرضا ازدواج کنه .
علیرضایی که به خاطره مادربزرگ ناتنیش چند وقته دنبال گلبو نوهی بی بی میگرده تا اونو با ازواج با گلبو خوشحال کنه
داستان از اون جایی شروع میشه که گلبو بخاطر تهمت هرزگی فرار کرده و بارداره و تو یکی از جاده های شمال تو موسسهی گل و گیاه داره به کمک همسر صاحب موسسه که دکتر زنان و زایمانه بچش و به دنیا میاره
این در حالیه که چندماهه پنهانی از همسر خانم دکتر توی یه اتاقک زندگی میکنه.
داستان کم کم با جا افتادن گلبو توی موسسه و قبولش توسط مهندس ادامه پیدا میکنه
از اون طرف علیرضا...
@Xuroman
🌾رمان: #پنجره_جنوبی
نویسنده: #بهارلویی
ژانر: #عاشقانه #راز_آلود #معمایی #پیشنهادی
خلاصه:
گلبو که در عین داشتن یه خانوادهی سرشناس ولی مثل یه بچهی یتیم زندگی کرده و سال ها با مادرش که خونبس بوده توی مشکلات زیادی دست و پا زدن
حالا مادر گلبو بیماره و برای پول عملش گلبو باید با علیرضا ازدواج کنه .
علیرضایی که به خاطره مادربزرگ ناتنیش چند وقته دنبال گلبو نوهی بی بی میگرده تا اونو با ازواج با گلبو خوشحال کنه
داستان از اون جایی شروع میشه که گلبو بخاطر تهمت هرزگی فرار کرده و بارداره و تو یکی از جاده های شمال تو موسسهی گل و گیاه داره به کمک همسر صاحب موسسه که دکتر زنان و زایمانه بچش و به دنیا میاره
این در حالیه که چندماهه پنهانی از همسر خانم دکتر توی یه اتاقک زندگی میکنه.
داستان کم کم با جا افتادن گلبو توی موسسه و قبولش توسط مهندس ادامه پیدا میکنه
از اون طرف علیرضا...
@Xuroman