Translate By: @translate_persian_kpop

خیابونی که تاریکی روش افتاده،
جاییه که خاطره‌ت رو عمیقاً مخفی کردم
و بدون اینکه خودم بفهمم از دستش دادم

وقتایی که تو یه زمانِ مشترک باهم بودیم،
داستان‌هایی بودن که تلاش می‌کردم اسیرشون بشم...
اون داستانا سراغم میان و دستامو به لرزش میندازن

راستش
هرچقدرم که تظاهر کنم خوبم،
بازم می‌ترسم که تو بفهمی چقدر احساساتم برام سختن
سعی می‌کنم لرزش نگاهمو وقتی که دارم بهت نگاه می‌کنم مخفی کنم

و بازم مثل همیشه وقتی جلوی توام نمی‌تونم حرف بزنم
چرا همچین چهره‌ی بی‌رحمی داری؟
همچین احساسی دارم
افکارم نسبت به تو همین‌قدر دردناکن

تو هنوزم مثل قبلی
ولی حالتت واسم خیلی ناآشناست
داستان‌های زیادی قراره تو دلم باقی بمونن...

حتی وقتی که دعوامون به نقطه ای رسید که همه چیزو رها کردیم؛
حتی وقتی که من چرخیدم و بهت پشت کردم؛
حتی وقتی که ترسیدم و ازت فرار کردم؛

منتظرت بودم و امیدوار بودم برگردی

راستش
هرچقدرم که تظاهر کنم خوبم،
بازم می‌ترسم که تو بفهمی چقدر احساساتم برام سختن
سعی می‌کنم لرزش نگاهمو وقتی که دارم بهت نگاه می‌کنم مخفی کنم

و بازم مثل همیشه وقتی جلوی توام نمی‌تونم حرف بزنم
چرا همچین چهره‌ی بی‌رحمی داری؟
همچنین کاری کردم و
اینجوری بهت درد دادم

راستش من تظاهر می‌کردم که خوبم
اما خیلی چیزا هست که تو قلبم مونده
واسه همین به کشیدنت ادامه میدم
و نمی‌تونم بذارم همینجوری بری


#لیتل
ᝰـــــــــــــــــ•••𖥸•𖥸•••ـــــــــــــــــᝰ
@WhiteHeaven_Playlist