هیچ سازمانی تا زمانی که نپذیرد در مورد صحت تخمینها به خود دروغ میگوید، چابکی را در روش کار نمیپذیرد.
برای مثال، برنامهریزی بر مبنای برآوردهای ذاتاً نادرست، تصمیمات تجاری بد و ضربالاجلها بر اساس برآوردهای نادرست، فرهنگ قلدری را ایجاد میکنند.
من هم اضافه میکنم، تخمینهای اصولاً خوشبینانه و تخمینهای بدبینانه، دو سوی یک سکه هستند و هر کدام به سهم خود، انرژی و منابع سازمان را هدر میدهد. البته که تا کنون من هیچ راهحلی برای تخمین دقیق ندیدم.
مدیران هر سازمان بنا به ساختار فرهنگی نهادینه شده در آن سازمان، و با توجه به میانگین توانمندی نیروهای اجرایی و بر مبنای سوءگیری موجود در آن سازمان، تصمیمات را اتخاذ میکنند و مدیران برتر، مدام سعی در بررسی نتایج و بهینهسازی آنها دارند.
سامان فائق
@SamanFaeghAcademy
برای مثال، برنامهریزی بر مبنای برآوردهای ذاتاً نادرست، تصمیمات تجاری بد و ضربالاجلها بر اساس برآوردهای نادرست، فرهنگ قلدری را ایجاد میکنند.
من هم اضافه میکنم، تخمینهای اصولاً خوشبینانه و تخمینهای بدبینانه، دو سوی یک سکه هستند و هر کدام به سهم خود، انرژی و منابع سازمان را هدر میدهد. البته که تا کنون من هیچ راهحلی برای تخمین دقیق ندیدم.
مدیران هر سازمان بنا به ساختار فرهنگی نهادینه شده در آن سازمان، و با توجه به میانگین توانمندی نیروهای اجرایی و بر مبنای سوءگیری موجود در آن سازمان، تصمیمات را اتخاذ میکنند و مدیران برتر، مدام سعی در بررسی نتایج و بهینهسازی آنها دارند.
سامان فائق
@SamanFaeghAcademy