چیزایی که میخوام باشم و نیستم/نتونستم باشم تبدیل شدن به یه صندوق که توش یه سیاهچاله تاریکه و اگر باز بشه همین چیزایی که این بیرون چیدم رو هم بفاک میده
و مجبورم بخش بزرگی از انرژیمو بزارم و تلاش کنم در اون صندوق مزخرفِ بزرگو بسته نگه دارم، که با لگد نکوبه زیر میزی که لق و شکسته اس.
و مجبورم بخش بزرگی از انرژیمو بزارم و تلاش کنم در اون صندوق مزخرفِ بزرگو بسته نگه دارم، که با لگد نکوبه زیر میزی که لق و شکسته اس.