یک بار که داشتم اهنگ اسنوپ داگ گوش میدادم پدرم گفت چه میدی گوش من گفتم من گفتم اسنوپ داگ پدر گفت انوپ داگ کیست گفتم همان که کیرش مزه ابجو میدهد گفت پسرم الان وقت ان نیست که مست کنی برو و کص بکن من رفتم و خواهر زاده اش را کردم گفت چرا خواهر زاده ام را کردی گفتم چون تو گفتی اسنوپ داگ گوش نده از ان روز به او نیز با من اسنوپ داگ گوش میداد چون میترسید به او تجاوز کنم و هر شب با هم میرفتیم یه بیدمشک جور میکردم و به ان اه اه اه اه